این هم مطلبی که در ضمیمه هفته گذشته روزنامه اعتماد چاپ شد و از آنجا که ما خیلی روز آمد هستیم(!)بدین وسیله آن را می آوریم:
منتقد محترمی در یک برنامه نقد کتاب تلویزیونی،در تحسین تلاشهای نویسنده کتاب مورد بحث،فرمودند:"نویسنده مثل یک کارگر زحمتکش،برای نثر اثر تلاش کرده است."منتقد محترم ما هم که از بد حادثه،چندی است از سر جالیز به وادی نقد پرتاب شده است،با شنیدن این برنامه،سر ذوق آمد و نقدی بر "ناطوردشت"سالینجر نوشت که فرازهای مهمی از آن نقل می شود:
می دانیم که آقای هولدن در این کتاب،از شبانه روزی،بدون هماهنگی قبلی با مقامات ذیصلاح،فرار می کند.همان گونه که برادر عزیزمان آقای سالینجرهم در کتاب فرموده اند،در جریان مکالمه هولدن با زنها و مردها و بچه ها ماجراهای کتاب شکل می گیرد واژگان در کتاب خوب لگد می خورند تا خواننده دستش بیاید که فرار علی الاصول کار بدی است و آدم آخرش مریض می شود و هیچ چیزهمینجور قضاقورتکی نیست.
به نظرم نویسنده ارجمند به این نکته اساسی عنایت نفرموده اندکه بی مایه فطیر است و این اندازه مایه ای که برای نگارش کتاب به کار رفته،کافی نیست.چون کش می آید و در نهایت خوب هضم نمی شود و خواننده را دچار سوئ هاضمه می سازد.در حالی که نویسنده می بایستی فرهنگ اصیل و سازنده و مثبت بیشتری را قاطی کار می کرد و آن را خوب ورز داده،جلوی افکار نفوذی را می گرفت.البته چانه گیر هم بی تاثیر نیست.ولی باید توجه داشت که همیشه کاهگل الفاظ و افکار و نظرات و اندیشه های غیر سازنده را با آزادی و ضریب اطمینان بالا برای ساختن متن نباید به کار برد وو حتما ماله کشی هم لازم است.
در ترجمه چنین کتابهایی نیز باید به این مساله توجه داشت که از درز زوایای اثر ممکن است فرهنگ بیگانه احیانا نفوذ کند که باید دقیقا جمله به جمله و کلمه به کلمه عایق بندی شود.چنانچه فرازهای پی این کتاب و چوب بستهای آن نشان می دهد که در بررسی مجدد باید دقیق تعمیر شده و مطالبش توسط بررسهای محترم حتما دوباره پی بندی شود.
به نظر می رسد که جرزهای فرازهایی از این کتاب از هم یک جورهایی وارفته است و حتی با کج بیل هم نمی شود آن را درست کرد...
در هر حال،یک اثر خوب باید (بسته به حجم نزولات جوی،و دیمی یا آبی بودن)به قاعده هر هکتار دست نویس،اقلا یک تن و سه چارک محصولات فکری برای جوانان معصوم تولید کند.البته گاوآهن خوب هم بی تاثیر نیست!
نظرات (4)
سلام
برای همه نوشتم که نظر خاصی ندارم و فقط برای زیاد شدن بازدیدکنندههای وبلاگم پیغام میذارم.
اما م خوره مطالب شما هستم
:)
Posted by آدم | February 12, 2007 9:57 PM
بسیار زیبا بود.
کاش منتقد گرامی راجع به قسمتی که هولدن با یک خانم مربوطه هست ولی دست از پا خطا نمی کند! هم نقد میفرمود...:))
Posted by Aries Pisces | February 13, 2007 4:30 PM
طنز در جشنواره شعر فجر! و ارزیابی های شتابزده!! قلم رنجه بفرمایید.
Posted by رند عالم سوز | February 13, 2007 5:16 PM
سلام
نقد فوق العاده ای بود! زیبا و کشاورزی! :))
درضمن جسارتا ایملی در جهت یک مورد راهنمایی براتون فرستادم. ممنون میشم ترتیب اثر بدین.
Posted by آفساید | February 15, 2007 2:29 PM