سلام خانم صدر عزیز

واقعا عالی نوشتید..................

کاش کلاسی بگذارید تا من هم کمی قدرت طنازی که خیلی دوستش دارم را کنار شما یاد بگیرم...واقعا عالی بود.

من هم در این باره تلخنامه ای نوشتهام.

اگر حوصله ام را داشتید بیایید سر بزنیدو

میس شانزه لیزه

از

جزیره در کهکشان

جالب بود

مررررسی!

سلام استاد
متن زيبايي بود، اگر چه هيچ كدام را لايق رياست جمهوري نميدانم

ز بس حریف برای مناظره ریز است/ و حرفهاش خیال و خرافه آمیز است/ برای سفسطه های عجیب دیکتاتور.../ جواب میر فهیم و عزیز ما چیز است

عالی بود
خیلی ممنون

مرسی مناظره....بابا مناظره هم مناظره های قدیم الزمان ...به ما هم سرکی بزن میرزا نامه های طنز

سلام، خسته نباشید،
اگرچه گفتن این طنزنامه ها خوب است
ولی چه فایده تا دست دشمنان چوب است
دست شما درد نکنه و قلم شما از آفت چوب و درفش و خط و ربط و ترک مصون و محفوظ ان شاءا... پاسدار خون ضعیفان
راستی یه سری بزنین خوشحال میشم.

سلام خانم صدر عزیز
زیبا بود به خصوص ذکر یا صندلی ...
به امید روزهای سبز
منتظرتونم

نمی دانم دروغ از این بزرگتر می شد گفت : در این دوره ما هیچ روزنامه ای را توقیف نکردیم

واقعا می شود ؟ شاید هم می شود! آنجا که این حرف را جناب رییس جمهور محبوب ما گفت دلم برای محمد قوچانی سوخت! بسکه بیچاره را توقیف کردند!

ممنون از شما به خاطر این وبلاگ ارزنده

سلام
والا چه عرضه بدارم که گفتنی ها را همه محمود یکباره و درجا گفته؟!رویم سیاه که در این مملکت زی می کنم که در تلویزیونش اینطور آمار و ارقام دروغ می گویند و ما هم گوش می کنیم. رویم سیاه که سلاحی ندارم درکف، تا حوالتش کنم به سربی داغ تا درس عبرت الباقی خائنین به مطبوعات و کاذبین درگاهش شود!!
از شوخی گذشته ما هم نقدی نوشتیم برعکس همیشه به جد، که حوصله داشته باشید خواندنش چه برای شمای عزیز و خودی و چه برای آنان که تصمیم دارند رایشان را دور بریزند و باز او را بر کرسی بنشانند خالی از لطف نیست...
شاد باشید خانم صدر

ممنونم

و اين نيز از اوجب واجبات است كه في الحال لبخندي مليح به پهناي صورت بر لبان داشته باشي تا بدانجا كه فكت اجازه بدهدو خلق بگويند كه فلاني در مناظره هم در حال مهرورزي است...!
عالي بود!

دوست عزیز
هم وطن من !
آیا باز هم از حق و عدالت خواهی ترسید و نوشته ی مرا پاک خواهی کرد؟

السلام علی ام الورده !
نظر شخصیه بنده که به هیچ دردی نمی خوره اینه که حالا یکی بد ! دلیل نمی شه اون یکی خوب !
این نمایش بهر ِ فریب ِ ناس بود
این چنین تبلیغ ، نوعی خاص بود !!!
اون دو تا ول معطل و هم این دو تا
بر بدی هاشان ، یکی کر باس بود

تصدقتون
قصه ی این روزها ، قصه ی مناظره است و بعضاً مناقشه و لمپن بازی......... ما هم مناظره ی تک نفره داریم: بسم الله
.............
.. خب ، اگر ما آبروی مردم این سرزمین را برده ایم شما چه کرده اید؟ شما این کار را هم نتوانسته اید بکنید که ! اگر ما ترویج ماوراء الطبیعه[ خرافه ! ] کرده ایم ، شما که نتوانسته اید بکنید ! اگر ما به رعایا سهم داده ایم، قند و شکر و نفت و کوفت داده ایم تا ما را بکنند توی صندوق ، شما چه داده اید یا کرده اید؟! شما این کار را هم نکرده اید که ! اگر ما ترتیب مملکت خودمان را داده ایم ، شما ترتیب ( چه کسی را ! ) کجا را داده اید؟! این کار هم که از شما برنیامده مهندس الممالک جان !........

با خداحافظ
به روزم

سلام خانم صدر
10 دلیل واضح مرا در رای دادن به احمدی نژاد اگر بخوانید، بعید نیست شما هم نظرتان عوض شود!!
فعلا...

بسیار عالی...و چچقدر تند!؟

اول سلام:
دور دوم انتشار ماله ( وبلاگ طنز نویسان دانشجوی کشور ) آغاز شد
ویژه انتخابات :
- کاریکاتوری از میر حسین موسوی
- شعری از خلیل جوادی
- فواره ( فوق العاده انتخابات )
- اداره یک بیمارستان به 4 سبک
- نعمت نفتی سیب زمینی می فروشد !
و ...
مدیر محصول ماله
صمد طاهری

و خواهش ِ آخرم باز این است که به کروبی رای دهید.
رای دادن به کروبی، «نه» گفتن به همه ی محدودیت هاست. «نه گفتن» به زندانی و فراری شدن شخصیت هایی مثل کرباسچی، عبدالله نوری، کدیور، عباس عبدی، باقی، قوچانی، مهاجرانی، سروش و ... است. «نه» به نظام ِ استبداد است.
اما رای دادن به موسوی فقط «نه به احمدی نژاد» است.
تازه این که یک «نه» ی بزرگ به احمدی نژاد هم در گرو ِ این است که هم موسوی و هم کروبی از او بیش تر رای بیاورند.
و این باور ِ غلط را فراموش کنیم که با رای به کروبی آرا به نفع ِ احمدی نژاد شکسته می شود. که خود خوب می دانی که این حرف درست نیست. دلیل علمی اش را هم در وبلاگ ام نوشته ام.

سلام بر بی بی گل خانم محترم
چی بگم والله

عالی بود . با اجازه شما, تلخ نوشته ای از خودم:

طنز گفتگوی من

گفتم غم تو دارم گفتا غمت سر آید

گفتم غم از ریال است گفتا گه چون زر آید

گفتم خرید پیکان دارم ولی چه سودی

پیکان به قحطی آمد گفتا که تندر آید

گفتم که بهر دندان من بیمه ای ندارم

گفتا زبیمه ها نیز این کار کمتر آید

باری وزیر مسکن یک خانه ای عطاکن

گفتا نود به بالا سالی اگر برآید

گفتم برنج وروغن یکباره چون گران شد

گفتا غم جهانی است یکباره بیشتر آید

گفتا تورم اینجا در پرتقال و لیمو

گفتا که هندوانه شندول و بندر آید

گفتا که فصل گرما بر میوه ها نخور غم

چون کوتگ فراوان از باغ اصغر آید

(سروده شده توسط عبدالرحمن حواشی )درضمن در روزنامه محلی زاهدان هم چاپ شده است.
شندول: محل هندوانه خیز در سیستان
بندر :منظور چابهار است
کوتگ : هندوانه در زبان بلوچی)