Observator of mandanao: ترجمه آزاد از
توضیح:چندی پیش در ایالت ماندانائوی اقیانوس آرام،مسابقه ای بین پزشکان وظیفه انجام شد و از آنها خواستند نامه هایی برای خدا بنویسند و درخواستهایی بکنند.این مجموعه بعدها در تیراژهای چند میلیونی در جزایر برمودا و هونولولو و سایر نقاط جهان چاپ شد و نسخه ای از آن هم به دست ما رسید که بدین وسیله بخشهایی از آن را اینجا می آوریم:
*
خدای من!محل خدمتم را به صحرای کالاهاری و جنگل های بلیز و یخهای شناور قطب شمال بیانداز ولی کاری نکن که مجبور شوم دوره خدمت وظیفه ام را در اطراف پایتخت بگذرانم.
*
ای خدای مهربان! جان عمه ام خدمت وظیفه مرا با اتفاقات غرور آفرین و شگفت آورماندانائو همراه نکن.من یک آدم خاکی هستم .اهل شگفتی نیستم واعصاب – معصاب هم ندارم .
*
خدایا!کارشناسان پزشکی از بقراط حکیم تا کارول گریدرعلیم را هرگز نمی بخشم.مننژیت علائم و ریشه های دیگری داشت و سالها بود به ما دروغ گفته بودند.تو هم نبخش خواهش می کنم.
*
ای خدای بزرگ!کاری بکن که جرات و جسارت قسم خوردن و نوشتن بر خلاف سوگند پزشکیم را داشته باشم.بعضی وقتها خیلی به درد می خورد.به جوانیم رحم کن!
*
خدایا!کارشناسان چرند می گویند وشب نخوابی برای سلامتی خیلی هم مفید است.نمی خواهم شبها خوابم ببرد،شما چی توصیه می کنی؟!نوکرتم.
*
خداوندا! با کار در بعضی جاها و روی بعضی مریضها ،"اهمال پزشکی"توی پروندۀ آدم می خورد.مرا برای طی دوره خدمت به جزیرۀ برمودا هم می فرستی ،اینجور جاها نفرست،عاقبت ندارد.
*
خداوندا!نمی خواهم ناشکری کنم،ولی حالا که من را با مشکل مادرزادی داشتن آی کی یوی بالا آفریدی،خودت نجاتم بده.از بندگان خدا که ظاهرا دیگر کاری ساخته نیست!
نظرات (39)
خدایا! من یادم رفته بود برایتان نامه بنویسم. نگران نباش! حالا یا نامه ام می آید یا خودم می آیم پیشت.
Posted by پزشک78 | November 21, 2009 9:57 PM
خدایا چنان کن سرانجام کار / تو خشنود باشی و ما پولدار !
Posted by گولاخین بولگاکف (قسطنطنزیه) | November 22, 2009 12:56 AM
سلام
وبه جالبی دارید
موفق باشید
به من هم سر بزنید ...
Posted by ماهان | November 22, 2009 2:36 AM
سلام
خيلي با مزه بود
يك حرف بي ربط:از نتايج جشنواره طنز مكتوب دريافتم هر چه طنز شما سياسي تر باشد كمتر براي آن جايگاهي قائلند. ظاهرا منظور بزرگزار كنندگان جشنواره از طنز بيشتر بازيهاي زباني و اي بسا لودگي است تا اصلاح ساختار اجتماع.
پيروز باشيد
Posted by حر | November 22, 2009 10:09 AM
خيلي قشنگ بود... ولي يو جورايي دلم نمي اومد بخندم... تلخ بود... خدا رحمت كند ...
Posted by فرزام | November 22, 2009 10:22 AM
ما از اول هم می گفتیم که تمام مسولیت ها به دوش بقراط حکیم خواهد افتاد.
Posted by کاکه تیغون | November 22, 2009 12:45 PM
احتمالا این پزشکا ایرانی نبودن!؟!؟
دعاهای ایرانی گونه نموده اند
Posted by سینا | November 22, 2009 7:11 PM
سلام استاد
Posted by خالوراشد | November 23, 2009 11:07 AM
.
.
سلام استاد
دلم براتون حسابی تنگ شده.
پاینده وهمیشه شاد باشید.
.
.
Posted by فرزانه مصیبی. | November 23, 2009 11:49 PM
عجب!مردم چه چیزهایی از خدا می خواهند!
Posted by محمد سفری | November 24, 2009 5:15 PM
بقراط!جان مادرت این چه قرتی بازی بود درآوردی...
Posted by دکتر امید | November 24, 2009 7:21 PM
سلام
مرگ آن پزشک جوان خیلی متاثر کننده بود و وقتی خواندم که دانش آموز سمپادی بوده و بقول شما گناهش این بوده با آی کیوی بالا خلق شده بوده بیشتر متاسف شدم
مگر زبان تلخ و گزنده طنز بتواند خبر را قابل تحمل کند
این بار نتوانستم بخندم
Posted by فرزانه پارسایی | November 25, 2009 11:22 AM
سلام! خيلي بامزه بود! و البته تلخ! به من هم سر بزن!
Posted by حامد جون | November 25, 2009 10:42 PM
وقتی می بینیم چه کسانی رو برای حفظ چه کسانی داریم از دست می دهیم آنوقت است که طنز تلخ ما تلخ تر از تلخ می شود. هر روز از خدا می پرسم که میشه این یکی آخرین داغ بر تن این ملت باشه... افسوس...
Posted by همراه | November 29, 2009 3:31 PM
علی الظاهر شما هم آی کیو بالا دارید باید فکری به حال شما هم بکنند تا دیر نشده
Posted by شهروز اقبال زاده | November 29, 2009 9:21 PM
جالبه.
به اندازه ی آدمای روی این زمین کوچولو خواسته های ریز و درشت از خدا هست. آیا انجام می شه؟
Posted by کوچه نادری | December 1, 2009 9:13 AM
سلام بی بی گل، نامه های خیلی جالب و بامزه ای بود، یادمه یه کتابی هم به نام نامه های بچه ها به خدا هم منتشر شده بود که در اون کتاب هم نامه های خیلی جالب و بامزه ای از بچه ها چاپ شده بود مثل:
خدایا ممنون که برام یه برادر فرستادی اما من یه سگ خواسته بودم!
یا
خدایا از کی فهمیدی خدایی؟
و
خدایا من امریکاییم تو مال کجایی؟
Posted by علیرضا | December 4, 2009 5:38 AM
حرف های ما که بد آموزی ندارد خانم صدر گرامی. پس چرا ممیزی های ارشاد اینجا هم پیداشان می شود و قلم قرمز! رووشان می کشند، سانسورشان می کنند؟!!
...
ما: تو کارت نباشد، همان که گفتیم. حرف مردم هم به تخم مبارک مان نیست. هر غلطی خواستند بکنند، بکنند. فقط حواس تان جمع منور الفکرها و فرنگ رفته ها و دارلفنونی ها باشد! باقی مردم هم، همان که فرمودیم. چه فرمودیم کریم مافنگی؟
کریم مافنگی: به تخم مبارک تان نیاورید، اوه نه، نیشت. منور الفکرها و آن یکی ها را خیال تان مساعد و آرام و آفتابی. می دهیم وژیر ... با دگنک و پَش گردنی و باتوم! و آلات ژَرب و ژور و چیژهای دیگر بیاورد اتاق پشتِ کاخ پاشتور( ! )، از چیژشان آویژان کرده، نُطُق شان را...
Posted by کارگاه نمدمالی | December 4, 2009 9:17 AM
سلام...من چند وقت پیش که رفته بودم ایالت ماندانائوی اقیانوس آرام، آشپزای وظیفه داشتن نامه مینوشتن به خدا....ظاهرا سربازای اونجا به جای آش خوری و رژه و کلاغ پر هی نامه مینویسن ...معلوم نیست اگه جنگ بشه کی از اقیانوس آرام محافظت میکنه!
Posted by رودگر | December 4, 2009 8:49 PM
یکیش هم احتمالا این بوده:
خدایا با همه شوخی با مام شوخی!اینجا کجاس منو فرستادی؟!
Posted by خانه تکانی یک ذهن | December 5, 2009 9:56 PM
خانم صدر اگه میشه جمله ای به جای (به روزم) یا (آپ کردم) یا ... اختراع کنین! خسته شدیم از این جملات تکراری! الان من بگم به روزم یا آپم خیلی تکراریه!
Posted by محمدسفری | December 6, 2009 2:51 AM
سلام! دکترهای وظیفه ی عاقلی بودن! کلا خدمت وظیفه آدم رو روشن فکر می کنه!
Posted by غرغرو | December 6, 2009 9:49 AM
سلام
هر روز بهتر از ديروز
شاد زي
Posted by محمد جاويد | December 7, 2009 12:45 AM
سلام
هر روز بهتر از ديروز
شاد زي استاد
Posted by محمد جاويد | December 7, 2009 12:47 AM
سلام بي بي گل
هر روز بهتر از ديروز
Posted by محمد جاويد | December 7, 2009 11:05 PM
دخترك با گونه‌هاي سرخ گُلي
گل سرخ مي‌چيند
شرحي بر گل سرخ مي‌نويسم
غزل مي‌شود...
*
دوباره چاي تلخ.
Posted by «چاي تلخ» | December 7, 2009 11:48 PM
سلام خانم صدر عزيز خوب هستين؟
Posted by طاها | December 8, 2009 10:28 AM
سلام بر استاد طنز پرداز .
نوشته های زیبایی دارید و من از خوندنشون لذت بردم .
عجب دعاهایی !!!
کی تو فکر چیه !!
خیلی جالب بود .
بیا اینورا هم .
Posted by siahkhan | December 8, 2009 11:19 AM
اگه خدا دعا هايتان را مستجاب نكرد بنده با كمال ميل براي خدمت گذاري حاضرم.....ارادتمند همه تان ..... شيطان
Posted by علي | December 8, 2009 2:00 PM
سلام. اینا دکتر نبودن عامل استکبار جهانی بودن! دکتر یکی است اونم دکی فرزانه!
پیش طنزیات ما هم زحمت بکشید بیائید هر روز می نویسیم . ببینید چطور است
با طنز پارازیت هنر نزد ایرانیان! ایران برای تمام ایرانیان ! بروزم
Posted by رضا رئیسی یکی از خس و خاشاک | December 9, 2009 9:05 PM
فکر کنم این دکی جان خودمان خدمت نرفته که این طوری داره به مردم خدمت را می کند
( ببخشید اگر بی ادبانه بود )
-----------
با حواشی نماز به رزوم
Posted by روزنامه نگار نحس | December 12, 2009 9:05 AM
من خودم، حتما شما خودتان را در جشن واره‌ي سوم ديده است؛ ولي نه من‌خودم شما را و نه شما‌خودتان مرا شناخته و شناختيد! به‌هر حال با شعري براي جشن واره‌ي سوم به روزشده‌ام.
Posted by من خودم | December 13, 2009 10:38 PM
سلام استاد
Posted by خالوراشد | December 14, 2009 7:57 AM
تشکر می کنم از شما جناب آقای دکتر احمدی نژاد .لطفا مرا عفو بفرمایید
Posted by فرید صلواتی | December 15, 2009 9:13 PM
واقعا این سربازها همچین آرزوهایی داشتند به حق چیزهای ندیده و نشنیده
من هم یک آرزو دارم : خدایا تمام بازنشسته ها را از شر تبلیغاتی بودن دولت خلاص بفرما
این نوه ام ما را دیوانه کرد هی می گوید برو نظر بده و توی همه با حال گیری به روزم
Posted by مادر بزرگ | December 16, 2009 9:58 AM
سلام. نيستيد خيلي وقته...
Posted by فرزام | December 18, 2009 11:20 AM
سلام استاد
از ديدنتان خيلي خوشحال شدم. اي كاش جشنواره را اون جوري تمومش نكرده بودن
Posted by محمد جاويد | December 18, 2009 11:27 PM
از قدیم الیام گفته اند که :
سخنی کز دل برآید ، لاجرم بر دل نشیند !
و من باب این که سخنان از دل برآمده ی شما بر دل ما
می نشیند ،باید عرض کنم که دلمان تاول زد !
همچنان منتظر مقالات ناب شما هستیم !
Posted by صدرا شریفی | December 20, 2009 3:34 PM
خدایا مریض هایی که به پست من می خورند بیماری جز سرماخوردگی نداشته باشن چون من بیشتر از این بلد نیستم
Posted by lucifer | February 3, 2010 11:33 AM