April 2024
March 2024
February 2024
January 2024
December 2023
November 2023
October 2023
September 2023
August 2023
July 2023
June 2023
May 2023
April 2023
March 2023
February 2023
January 2023
December 2022
November 2022
October 2022
September 2022
August 2022
July 2022
June 2022
May 2022
April 2022
March 2022
February 2022
January 2022
December 2021
November 2021
September 2021
August 2021
July 2021
June 2021
May 2021
March 2021
February 2021
January 2021
December 2020
November 2020
October 2020
September 2020
August 2020
July 2020
June 2020
May 2020
April 2020
March 2020
January 2020
December 2019
November 2019
September 2019
August 2019
April 2019
March 2019
February 2019
January 2019
December 2018
October 2018
September 2018
August 2018
July 2018
June 2018
April 2018
March 2018
January 2018
December 2017
October 2017
September 2017
August 2017
July 2017
May 2017
April 2017
March 2017
February 2017
January 2017
December 2016
November 2016
October 2016
September 2016
July 2016
June 2016
May 2016
April 2016
March 2016
February 2016
January 2016
December 2015
September 2015
July 2015
June 2015
May 2015
April 2015
March 2015
January 2015
December 2014
October 2014
September 2014
August 2014
June 2014
May 2014
April 2014
February 2014
December 2013
November 2013
October 2013
September 2013
August 2013
July 2013
May 2013
April 2013
March 2013
February 2013
January 2013
December 2012
November 2012
October 2012
September 2012
August 2012
June 2012
May 2012
March 2012
January 2012
December 2011
July 2011
June 2011
May 2011
April 2011
March 2011
February 2011
January 2011
December 2010
October 2010
September 2010
August 2010
July 2010
June 2010
May 2010
March 2010
February 2010
January 2010
December 2009
November 2009
October 2009
September 2009
August 2009
July 2009
June 2009
May 2009
April 2009
March 2009
February 2009
January 2009
December 2008
November 2008
October 2008
September 2008
August 2008
July 2008
June 2008
May 2008
April 2008
March 2008
February 2008
January 2008
December 2007
November 2007
October 2007
September 2007
August 2007
July 2007
June 2007
May 2007
April 2007
March 2007
February 2007
January 2007
December 2006
November 2006
October 2006
September 2006
August 2006
April 2006
March 2006
February 2006
January 2006
December 2005
November 2005
October 2005
September 2005
August 2005
July 2005
June 2005
May 2005
April 2005
March 2005
February 2005
January 2005
December 2004
November 2004
October 2004
September 2004
August 2004
July 2004
June 2004
January 2004
December 2003
November 2003
October 2003
September 2003
                
info at bbgoal.com
rouyasadr at yahoo.com


Enter Your Email
 





ده دلیل معتبر برای رای ندادن به هاشمی
May 13, 2013

دلیل1: رییس‏جمهور منتخب من در حصر است. من چطوری می‏توانم در انتخابات شرکت کنم و رای بدهم؟
نتیجۀ منطقی: با رای ندادن من، رییس جمهور منتخب و محبوب من (و محبوب همه مان) از حصر خارج می‏شود و می‏آید می‏نشیند روی صندلی ریاست‏جمهوری.

دلیل 2: حالا فرض کن من توی انتخابات فعالیت کنم. چه اثری دارد؟
نتیجۀ منطقی: من همین پای فیس‏بوکم بنشینم انقلاب می‏شود و بعدش مملکت می‏شود بهشت برین.

دلیل3: رای دادن من چیزی را عوض نمی‏کند. نتیجه از قبل مشخص است.
نتیجۀ منطقی: دعوای جناحهای داخل حکومت، جنگ زرگری است و با هم سر رییس جمهور آینده ساخت و پاخت کرده اند.

دلیل4: هاشمی را فقط آورده‏اند تا تنور انتخابات را گرم کند، وگرنه نتیجه مشخص است.
نتیجۀ منطقی: هاشمی با هماهنگی بعضی مقامات، آمده‏است تا چند روزی هیزم انتخابات شود و خودش را خراب کند و برود پی کارش...

دلیل5: اگر ما شرکت نکنیم میزان مشارکت پایین می‏آید و نمی‏توانند روی حضور پرشور مردم مانور بدهند.
نتیجۀ منطقی: هر وقت شرکت نکردیم، مسئولین با اعلام میزان پایین مشارکت مردم عزای عمومی اعلام کردند و صداو سیما این حضور کمرنگ را فرو کرد توی چشم جهانیان .

دلیل6: هاشمی همان کسی است که در خیلی از اتفاقات تلخ سه دهه اخیر نقش داشته‏است.
نتیجۀ منطقی: همۀ ما، فرشته‏ایم ولی هاشمی استثنائاً بر خلاف ما که مدام در حال تجدید نظر در اعمال و افکارمان بوده‏ایم مرغ ِ نظرات و اعمالش همیشه یک پا داشته‏است و همان هاشمی سابق است.

دلیل7: چه فایده ای دارد؟ بر فرض هم که هاشمی انتخاب شود. چه گلی می‏خواهد به سرمان بزند؟
نتیجۀ منطقی: دوران احمدی‏نژاد سرسوزنی با دوران خاتمی و هاشمی فرق نداشت .

دلیل8: سال88 رفتیم، حالا چی شد ؟!
نتیجۀ منطقی: اگرسال 88 پای صندوق نمی‏رفتیم و احمدی‏نژاد بی‏سرو صدا و بی‏دردسر انتخاب می‏شد، ملت عزیزمان به دستاوردهای مهمی می‏رسید.

دلیل9: مردم که به هاشمی رای نمی دهند،من چرا بیخود بروم پای صندوق؟
نتیجۀ منطقی:من برگ چغندری بیش نیستم.

دلیل10: یعنی دوباره بروم پای صندوق؟! من که نمی‏روم.
نتیجۀ منطقی: ندارد!...



نظرات (33)

خیلی خوب بود مخصوصا نتیجه منطقی آخری...

دليل١١:بالخره هاشمى مرد بود يازن؟!

بابک:

دلیل اصلی: من به قاتل و کسی که دستش به خون مردم آلوده است رای نمیدهم. نتیجه ی منطقی شما؟

سهیل:

اگر آمر قتل های زنجیره ای بیاید مملکت می شود بهشت برین ؟

خواندمت بزرگ بانوی طنز ایران زمین...

magic:

دزدان و راهزنهاي بي هويت با نشر"اراجيف -كاشتن تخم كينه- نفرت-تفرقه - توطئه"و با استفاده ازاحساسات پا ك مردم بر عوام حكومت مي كنند و هستي آنها را به تاراج مي برند.

دوستان بدتر از دشمن و كمتر از برگ چغندر، 8 سال پيش با راي ندادن، شريك دزد و عاملين حصر مهندس موسوي و كروبي شدند!

be to che:

جوابهات اگه دوست داری:
دلیل1: رییس‏جمهور منتخب من در حصر است. من چطوری می‏توانم در انتخابات شرکت کنم و رای بدهم؟
نتیجۀ منطقی: با رای ندادن من، رییس جمهور منتخب و محبوب من (و محبوب همه مان) از حصر خارج می‏شود و می‏آید می‏نشیند روی صندلی ریاست‏جمهوری.
ج-خب این درسته منم حرفی ندارم. بی ربطه.

دلیل 2: حالا فرض کن من توی انتخابات فعالیت کنم. چه اثری دارد؟
نتیجۀ منطقی: من همین پای فیس‏بوکم بنشینم انقلاب می‏شود و بعدش مملکت می‏شود بهشت برین.
ج-پ ن پ عین بز برم هرکی اومد بهش رای بدم مملکت بهشت برین میشه! سال 96 هم لابد باید برم بین پورمحمدی و فلاحیان یکی رو در راستای بهتر شدن و فعال بودن و خارج نشین نبودن و شکم سیر نبودن و آرمانی نبودن و عمل گرا بودن و ... انتخاب کنم چون اصولا الا و بلا رای دادن خوبه و جلو می بره و باشعوریه و اینها، آره؟! چرا نمی پذیریم که راه آسون درون حکومتی برای اصلاح نیست ؟

دلیل3: رای دادن من چیزی را عوض نمی‏کند. نتیجه از قبل مشخص است.
نتیجۀ منطقی: دعوای جناحهای داخل حکومت، جنگ زرگری است و با هم سر رییس جمهور آینده ساخت و پاخت کرده اند.
ج-پ ن پ عوض می کنه!البته زرگری نیست دعواها واقعیه اما ما نه سر پیازیم نه ته پیاز. هرکی بالای سر صندوق موقع شمارش بود می بره والسلام. هر کدوم هم فکر خودشونن نه من و تو.

دلیل4: هاشمی را فقط آورده‏اند تا تنور انتخابات را گرم کند، وگرنه نتیجه مشخص است.
نتیجۀ منطقی: هاشمی با هماهنگی بعضی مقامات، آمده‏است تا چند روزی هیزم انتخابات شود و خودش را خراب کند و برود پی کارش...
ج-اگه دقیقا همینطور شد کی می خواد چیکار کنه؟ اگه صلاحیت گوشکوبعلی ماست موسیر زاده تایید شد و صلاحیت رفسنجانی نشد، اونوقت آدمش هستی تا بعد از انتخابات این وبلاگت رو بیاری پایین؟ اگه هم واقعا فکر می کنی همچین چیزی محاله پس اصلا توی این 4 سال توی باغ نبودی که ببینی بدتر از اینها هم شده. نمی گم حتما رد صلاحیت میشه اما اگه هم بشه اصلا تعجب نمی کنم.

دلیل5: اگر ما شرکت نکنیم میزان مشارکت پایین می‏آید و نمی‏توانند روی حضور پرشور مردم مانور بدهند.
نتیجۀ منطقی: هر وقت شرکت نکردیم، مسئولین با اعلام میزان پایین مشارکت مردم عزای عمومی اعلام کردند و صداو سیما این حضور کمرنگ را فرو کرد توی چشم جهانیان .
ج-اما هر وقت هم عین بز رفتیم سر صندوق، خیلی خیلی اونور مرز و اینور مرز پزشو دادن و بهره سیاسی بردن. الان هم هیچ چیز به اندازه یه همچین چیزی برای کمک به شکستن اتحاد بین المللی به دردشون نمی خوره.

دلیل6: هاشمی همان کسی است که در خیلی از اتفاقات تلخ سه دهه اخیر نقش داشته‏است.
نتیجۀ منطقی: همۀ ما، فرشته‏ایم ولی هاشمی استثنائاً بر خلاف ما که مدام در حال تجدید نظر در اعمال و افکارمان بوده‏ایم مرغ ِ نظرات و اعمالش همیشه یک پا داشته‏است و همان هاشمی سابق است.
ج- خب این حرفت هم باهات موافقم و به نظرم استدلال چرتیه.

دلیل7: چه فایده ای دارد؟ بر فرض هم که هاشمی انتخاب شود. چه گلی می‏خواهد به سرمان بزند؟
نتیجۀ منطقی: دوران احمدی‏نژاد سرسوزنی با دوران خاتمی و هاشمی فرق نداشت .
ج- اولا جناب گودرزی چه نسبتی با خانم شقایقی دارن، ثانیا نمی گم چه گلی اما می پرسم چطوری می خواد هر گلی رو که می خواد به سرمون بزنه بزنه؟ الان که جلوی زندون رفتن خونواده خودش رو هم نمی تونه بگیره می خواد بیاد بساط سپاه و بسیج رو جمع کنه؟!

دلیل8: سال88 رفتیم، حالا چی شد ؟!
نتیجۀ منطقی: اگرسال 88 پای صندوق نمی‏رفتیم و احمدی‏نژاد بی‏سرو صدا و بی‏دردسر انتخاب می‏شد، ملت عزیزمان به دستاوردهای مهمی می‏رسید.
ج-همچنان مصر هستم که به نسبت بین آقای گودرزی و خانم شقایقی پی ببرم! اولا چیزی که فرق ایجاد کرد انتخاباتش نبود بلکه واکنش بعد مردم بود، بعدم سال 88 تجربه سال 76 بود و تجربه سال 88 نبود؛ اما الان سال 92 هم تجربه 76 هست و هم تجربه 88. و همین تجربه باعث میشه اون اعتراضها شکل نگیره.

دلیل9: مردم که به هاشمی رای نمی دهند،من چرا بیخود بروم پای صندوق؟
نتیجۀ منطقی:من برگ چغندری بیش نیستم.
ج-دفعه اوله که تاحالا من همچین استدلالی رو شنیدم. هیچ کس برگ چغندر بودن خودش رو تاحالا دلیل رای ندادن اعلام نکرده.

دلیل10: یعنی دوباره بروم پای صندوق؟! من که نمی‏روم.
نتیجۀ منطقی: ندارد!...
ج- دارد؛ خوب هم دارد. این که به جای عافیت طلبی های اینطوری، باید یه جوری به سمت اعتصاب و فلج عملی رفت. تا وقتی طرف داره هاکی بازی می کنه تو می تونی با چوب هاکی یه کارایی بکنی، وقتی یارو عین فوتبال آمریکایی اومد توی شیکمت ، توپ رو از جلوی دستت قاپید و چوب هاکی رو هم کرد توی آستینت بعدم عین جودو کارا زد له و په ات کرد؛ اونوقت دیگه احمقانه ترین کار وفادار موندن به قوانین بازی هاکیه و دنبال چوب هاکی رفتن!

ye dor dige:

جوابهات اگه دوست داری،اینبار بدون تکرار خود سوالهات تا یه ذره حوصله مردم کمتر سر بره:
دلیل1:ج-خب این درسته منم حرفی ندارم. بی ربطه.

دلیل 2:ج-پ ن پ عین بز برم هرکی اومد بهش رای بدم مملکت بهشت برین میشه! سال 96 هم لابد باید برم بین پورمحمدی و فلاحیان یکی رو در راستای بهتر شدن و فعال بودن و خارج نشین نبودن و شکم سیر نبودن و آرمانی نبودن و عمل گرا بودن و ... انتخاب کنم چون اصولا الا و بلا رای دادن خوبه و جلو می بره و باشعوریه و اینها، آره؟! چرا نمی پذیریم که راه آسون درون حکومتی برای اصلاح نیست ؟

دلیل3:ج-پ ن پ عوض می کنه!البته زرگری نیست دعواها واقعیه اما ما نه سر پیازیم نه ته پیاز. هرکی بالای سر صندوق موقع شمارش بود می بره والسلام. هر کدوم هم فکر خودشونن نه من و تو.

دلیل4:ج-اگه دقیقا همینطور شد کی می خواد چیکار کنه؟ اگه صلاحیت گوشکوبعلی ماست موسیر زاده تایید شد و صلاحیت رفسنجانی نشد، اونوقت آدمش هستی تا بعد از انتخابات این وبلاگت رو بیاری پایین؟ اگه هم واقعا فکر می کنی همچین چیزی محاله پس اصلا توی این 4 سال توی باغ نبودی که ببینی بدتر از اینها هم شده. نمی گم حتما رد صلاحیت میشه اما اگه هم بشه اصلا تعجب نمی کنم.

دلیل5:ج-اما هر وقت هم عین بز رفتیم سر صندوق، خیلی خیلی اونور مرز و اینور مرز پزشو دادن و بهره سیاسی بردن. الان هم هیچ چیز به اندازه یه همچین چیزی برای کمک به شکستن اتحاد بین المللی به دردشون نمی خوره.

دلیل6:ج- خب این حرفت هم باهات موافقم و به نظرم استدلال چرتیه.

دلیل7: ج- اولا جناب گودرزی چه نسبتی با خانم شقایقی دارن، ثانیا نمی گم چه گلی اما می پرسم چطوری می خواد هر گلی رو که می خواد به سرمون بزنه بزنه؟ الان که جلوی زندون رفتن خونواده خودش رو هم نمی تونه بگیره می خواد بیاد بساط سپاه و بسیج رو جمع کنه؟!

دلیل8:ج-همچنان مصر هستم که به نسبت بین آقای گودرزی و خانم شقایقی پی ببرم! اولا چیزی که فرق ایجاد کرد انتخاباتش نبود بلکه واکنش بعد مردم بود، بعدم سال 88 تجربه سال 76 بود و تجربه سال 88 نبود؛ اما الان سال 92 هم تجربه 76 هست و هم تجربه 88. و همین تجربه باعث میشه اون اعتراضها شکل نگیره.

دلیل9:ج-دفعه اوله که تاحالا من همچین استدلالی رو شنیدم. هیچ کس برگ چغندر بودن خودش رو تاحالا دلیل رای ندادن اعلام نکرده.

دلیل10:ج- دارد؛ خوب هم دارد. این که به جای عافیت طلبی های اینطوری، باید یه جوری به سمت اعتصاب و فلج عملی رفت. تا وقتی طرف داره هاکی بازی می کنه تو می تونی با چوب هاکی یه کارایی بکنی، وقتی یارو عین فوتبال آمریکایی اومد توی شیکمت ، توپ رو از جلوی دستت قاپید و چوب هاکی رو هم کرد توی آستینت بعدم عین جودو کارا زد له و په ات کرد؛ اونوقت دیگه احمقانه ترین کار وفادار موندن به قوانین بازی هاکیه و دنبال چوب هاکی رفتن!

ahmad:

دلیل اول و آخر: اینا هر کی رو بخوان می ذارن رییس جمهور. همه مون برگ چغندریم.

درود بر شما استاد گرامی

tehran:

www.freelast.blogfa.com
طنزهای اجتماعی

قابوس الدین:

من با احمد موافقم. در این نظام سیاسی من و شما چه بخواهیم و چه نخواهیم برگ چغندریم.
حالا موضوع این است که آنکس که برگ چغندر است و می داند که برگ چغندر است فقط برگ چغندر است.
آنکس که برگ چغندر است و نمی داند که برگ چغندر است، علاوه بر برگ چغندر خر نیز می باشد.

حامد:

تصورم این است که ما مجبوریم پیاز ر ا بخوریم و گاهی هم چوب میخور یم وهم پیاز را ولی میتوانیم نشا ن دهیم که چقدر با پیاز خوردن مخا لفیم . اگر کسی فکر کند با آ مدن حتی موسوی یا کرو بی ایرا ن وطنی مطلوب خواهد شد سخت در اشتباه است ولی با آ مد ن ها شمی میتوان امید وار بود که سرعت به قهقرا رفتن کند شود. یاد ما ن باشد (ای سیر ترا نا ن جوین خوش ننماید....معشوق من است آ نکه به نزدیک تو زشت است ...حو ر ان بهشتی دوزخ بود اعر اف ....از دوز خیا ن پرس که اعر اف بهشت است)

حمیدرضا:

سرکار خانم صدر
متاسفانه حاصل تلاش های شما هجویاتی بیش نیست. شما در این پست بیشتر از هر چیز به سفسطه پرداختین. به نظر می رسه دلایلی که تحت عنوان دلایل منطقی ذکر کردین خیلی احساسی و تک بعدی هستن. ضمن اینکه من معتقدم به سخره گرفتن عقاید دیگران دال بر عدم پختگی و دانش سیاسی شماست.
و البته باز هم جای تشکر هست که دلایلی رو شتاسایی کردین که جای فکر و بحث داره. ممنونم از وقتی که گذاشتین

حمیدرضا:

حالا من به منطق خودتون می پرسم
دلیل1:
نظر من: رای ما به نفع زندانیان سیاسی خواهد بود؟

دلیل 2:
نظر من: مسلما پای فیسبوک اتفاقی نمیوفته. ولی من معتقدم در شرایطی می شود رای ندادن رو یک حرکت و فعالیت سیاسی قلمداد کرد

دلیل3:


دلیل4:
نظر من: اولا هاشمی با انتخاب نشدن خراب نمیشه. دوما آنچه که مشخصه اینکه حضور هاشمی امید رو به دل خیلی ها انداخته و همین بحث سرکار علیه نشان دهنده داغ شدن تنور انتخاباته

دلیل5:
نظر من: با حضور مردم خیلی راحت تر مانور خواهند داد. مانوری که به هر حال اتفاق خواهد افتاد

دلیل6:
نظر من: مسلما هر انسانی فرصت تغییر داره. نمونه این امر آقای کروبی است. ولی این حرف شما من رو یاد دهنمکی انداخت. یادم میاد روزگاری ما برای دهنمکی هم چین فرصتی رو در نظر گرفتیم.

دلیل7:
نظر من: با این حرف موافقم

دلیل8:
نظر من: با این نیز موافقم

دلیل9:
نظر من: با با دوستمون اجمد آقا موافقم

دلیل10:


من پست شما رو نقد کردم که اگر سوالی براتون پیش اومد که منظورم از هجویات چیست جوابی وجود داشته باشه.

باز هم از وقتی که گذاشتیم و تا انتها مطالعه کردین سپاسگذارم

ali:

من رای میدهم :

سال ١٣٨٨ باید بین بد و بدتر یکی را انتخاب کرد پس من بد را انتخاب میکنم موسوی/کروبی

سال ١٣٩٢ باید بین بد بدتر و بدترین یکی را انتخاب کرد من بدتر را انتخاب میکنم هاشمی در مقابل جلیلی /قالیباف

ُسام:

تیم احمدی‌نژاد و مراکز قدرت حملات خود علیه هاشمی را بر هیچ چیزی به اندازه خانواده‌ی او متمرکز نکرده‌اند. فرزندان او در حالی به اختلاس و دزدی و چپاول بیت‌المال متهمند که در طول تمام این سال‌ها حتی یک مدرک علیه آنها به اثبات نرسیده است. به ویژه در طول هشت سال خیمه زدن تیم رسواساز و افشاگر احمدی‌نژاد بر قوه قضائیه و در حالی که از سال 88 (و حمایت هاشمی از معترضان) سایر نهادهای امنیتی و قضایی‌ها هم در تحت فشار گذاشتن هاشمی و خانواده‌اش به آنها پیوستند، هیچ مدرکی از فساد مالی و غیر مالی آنها رو نشده است.

http://tehranreview.net/articles/12765#.UY74IqLilXE

از نوشته شما خوشم آمد
به نظر من انفعال هیچ مشکلی رو حل نمیکنه
همین انفعال سال 84 بود که این هشت سال رو سر ما اورد
رای دادن بهترین کاره

حسنزاده:

بوی یانروی سردارانتخاب می شود درود برهاشمی

علی:

هاشمی بزرگترین اشتباه خودش را با این آمدن مرتکب شد!
1- انتخابات را دوباره برای آقایون پر شور کرد. اگر نمی آمد فوقش سی درصد واجدین شرایط پای صندوقها می رفتند، حالا حداقل 60 درصدی می روند
2- مشکل مشایی را برای حکومت حل کرد. اگر هاشمی نمی آمد مجبور بودند مشایی را رد صلاحیت کنند و این برایشان خیلی هزینه داشت. تأییدش هم باز برایشان ریسک بزرگی بود. حالا اگر تأییدش هم بکنند هیچ خطری برایشان نخواهد داشت.چون حالا دیگر رأی نمی آورد
3- اگر هاشمی نمی آمد بعید بود اصولگراها بتوانند سر یک کاندیدا به توافق برسند. کار رای گیری به مرحله ی دوم می کشید و رئیس جمهور آینده فوقش با ده درصد کل آرا انتخاب می شد. حالا سر جلیلی ائتلاف خواهند کرد.
4- احتمال اینکه هاشمی برای جلیلی همان نقش را بازی کند که موسوی برای احمدی نژاد بازی کرد خیلی زیاد است
5- اگر هم بگذارند هاشمی رئیس جمهور شود مطمئن باشید که مطمئن شده اند هاشمی دارد به نفع حکومت کار می کند نه به نفع مردم.

ناشناس:

سال‌ها است که این بحث تکراری بین رای بده‌ها و رای نده‌ها در جریان است.
تا حالا نه رای دادن ما ثمری داشته و نه رای ندادن‌مان حتی آن وقتی که همه دیدیم مگس هم در حوزه‌های رای‌گیری پر نمی‌زد، نشستیم پای تلویزیون و فحش دادیم به دست اندرکاران فلان فلان شده تلویزیون و مجری‌های وقیح دستمال به دست.
اما مشکلی که بیشتر از همه -آن وقت‌هایی که من طرفدار رای دادن بودم- در رای نده‌ها می‌بینم این بود که رای ندادن برایشان ژست مخالف بودن است. آدم‌هایی که جلوی چشمشان هزار اتفاق می‌افتد و چشمشان را می‌بندند، آدم‌هایی که وقتی راننده تاکسی جلوی رویشان به دختری فحش آب نکشیده می‌دهد، عصبانی می‌شوند نمی‌گویم نمی‌شوند، اما تنشان می‌لرزد از این که حتی به یک راننده بگویند مردک دهانت را ببند.
آدم‌هایی که در حد خودشان هزار جور دروغ و دغل و کلاه‌برداری می‌کنند، اما انتظار دارند آندره مالرو رئیس‌جمهورشان باشد!
سال ۸۸ رای دادم. تقلب شد. رفتم به خیابان، کتک خوردم، دو بار هم دستگیر شدم. امسال نمی‌خواستم رای بدهم، بالا و پایین کردم، رای می‌دهم.
و حالا حق دارم عصبانی باشم از آن‌هایی که چهار سال اخیر یک بار پشت در خانه‌ای با قلبی که از قفسه سینه بیرون بزند، پنهان نشدند و حالا برای من و امثال من از قفس پوسیده ذهنشان نسخه نوشدارو در بیاورند.
کار من هر چقدر اشتباه از زندگی حقیرانه خیلی‌ها درست‌تر است.

شباب :

خيلى ساده است.
اگه فكر ميكنى ٨٨ تقلب شده خوب گه ميخورى باز راى بدى چون بازم تقلب ميكنيم اما اگه به اين شعور رسيدى كه تقلب نشده و مثل سگ سال ٨٨ از ما باختين خوب بيا راى بده.

مرتضی علی:

«رای من کو» معنی ای جز این داره که ما همه مون برگ چغندر بودیم؟! حالا هاشمی بیاد از چغندر بودن در میایم و به مقام عالی انسان ارتقاع درجه پیدا میکنیم؟!! جل الخالق!

ترانه:

اصلا یه چیز عالی نوشتی.طنز میسوزونه

مهدی محمدی:

در انتخابات مجلسه فتم درصد شرکت کننده ها خیلی پایین بود ولی رژیم به خودش نیاورد .
به هر صورت شرکت کردن بهتر ازنکردن است.

یه نفر:

شباب عزیز!
چراغی که به خانه روا است، به مسجد حرام است. وقتی به خود به خوراکی نیاز داری به دیگری مبخش.

فرشید:

من قطعن رای میدم
اصلن به فورپاشی و این رویاهای احمقانه معتقد نیستم
قطعن هم فکر میکنم به رایی که میدم
شاید هم به هاشمی را بدم
اما میدونم آدمی مثل هاشمی ، وقتی میاد ، روی تمام حرص و جوشی که شماها برای رئیس جمهور شدندش میخورین ، حساب کرده
نمیدونم شماها از عمله ی سیاسی بودن چه حسی بهتون دست میده ، اما من واقعن دوست ندارم عمله ی سیاسی باشم
دست کم برای کسی تبلیغ نمیکنم
اون هم با بهره گیری از احساساتم!!!

سلام خانم صدر .

گفتمان و پرسمان جالبی بود .

من:

شباب ابله هر وقت فهمیدی بحث سر رای آوردن و نیاوردن و بودن و نبودن نظام و این چیزها نیست دهن گشادت را باز کن و خورد و خوراکی که مادرت جلوی رویت می گذاشته را به دیگران تعارف کن بی شعور

Anonymous:

10نتیجه شما استاد مغلطه هستی
11 ساندیس خور حرفه ای12میخوای رای بدی برو رای بده یا هر چیز دیگه که میخوای بده13گه میخوری مردم رو گمراه میکنی14در جنایات رژیم مثل قتل ندا و هزاران نفر دیگر شریک وسهیمی15 سه مورد آخر رو در جواب برگ چغندر بهت گفتم

هادی خرسندی:


نه من دیگر به اکبر می دهم رأی
نه بر کاندید رهبر می دهم رأی
وگر شرکت کنم در انتخابات
به شخص خود، به این خر، می دهم رأی

خانم ز:

آره الان كه تحت فشار گرانى، تورم، به سخره گرفتن باورهاى مذهبى و فشارهاى ديگه هستين و عصبانى از بى توجهى مسؤلان و بازرسان كشور نسبت به حل يا لأاقل فرو كشيدن همه مشكلات پيش آمده اجتماع!
وضعيت الان از وضعيت زمان جنگ بدتره؛ هر روز افزايش بى رويه قيمت ها . . .
واسه چى بايد رأى بدم حالا؟ چرا روز رأى دادن صف نان بربرى تشكيل مى دن اين ملت ساده و بيسواد عامى و امل

کمالی:

من با فرشید موافقم!

نظر خود را بنویسید:

(If you haven't left a comment here before, you may need to be approved by the site owner before your comment will appear. Until then, it won't appear on the entry. Thanks for waiting.)

                   

                

       


: