دلیل1: رییسجمهور منتخب من در حصر است. من چطوری میتوانم در انتخابات شرکت کنم و رای بدهم؟
نتیجۀ منطقی: با رای ندادن من، رییس جمهور منتخب و محبوب من (و محبوب همه مان) از حصر خارج میشود و میآید مینشیند روی صندلی ریاستجمهوری.
دلیل 2: حالا فرض کن من توی انتخابات فعالیت کنم. چه اثری دارد؟
نتیجۀ منطقی: من همین پای فیسبوکم بنشینم انقلاب میشود و بعدش مملکت میشود بهشت برین.
دلیل3: رای دادن من چیزی را عوض نمیکند. نتیجه از قبل مشخص است.
نتیجۀ منطقی: دعوای جناحهای داخل حکومت، جنگ زرگری است و با هم سر رییس جمهور آینده ساخت و پاخت کرده اند.
دلیل4: هاشمی را فقط آوردهاند تا تنور انتخابات را گرم کند، وگرنه نتیجه مشخص است.
نتیجۀ منطقی: هاشمی با هماهنگی بعضی مقامات، آمدهاست تا چند روزی هیزم انتخابات شود و خودش را خراب کند و برود پی کارش...
دلیل5: اگر ما شرکت نکنیم میزان مشارکت پایین میآید و نمیتوانند روی حضور پرشور مردم مانور بدهند.
نتیجۀ منطقی: هر وقت شرکت نکردیم، مسئولین با اعلام میزان پایین مشارکت مردم عزای عمومی اعلام کردند و صداو سیما این حضور کمرنگ را فرو کرد توی چشم جهانیان .
دلیل6: هاشمی همان کسی است که در خیلی از اتفاقات تلخ سه دهه اخیر نقش داشتهاست.
نتیجۀ منطقی: همۀ ما، فرشتهایم ولی هاشمی استثنائاً بر خلاف ما که مدام در حال تجدید نظر در اعمال و افکارمان بودهایم مرغ ِ نظرات و اعمالش همیشه یک پا داشتهاست و همان هاشمی سابق است.
دلیل7: چه فایده ای دارد؟ بر فرض هم که هاشمی انتخاب شود. چه گلی میخواهد به سرمان بزند؟
نتیجۀ منطقی: دوران احمدینژاد سرسوزنی با دوران خاتمی و هاشمی فرق نداشت .
دلیل8: سال88 رفتیم، حالا چی شد ؟!
نتیجۀ منطقی: اگرسال 88 پای صندوق نمیرفتیم و احمدینژاد بیسرو صدا و بیدردسر انتخاب میشد، ملت عزیزمان به دستاوردهای مهمی میرسید.
دلیل9: مردم که به هاشمی رای نمی دهند،من چرا بیخود بروم پای صندوق؟
نتیجۀ منطقی:من برگ چغندری بیش نیستم.
دلیل10: یعنی دوباره بروم پای صندوق؟! من که نمیروم.
نتیجۀ منطقی: ندارد!...
نظرات (33)
خیلی خوب بود مخصوصا نتیجه منطقی آخری...
Posted by یک خرده پا | May 13, 2013 8:06 AM
دليل١١:بالخره هاشمى مرد بود يازن؟!
Posted by بهانه | May 13, 2013 11:22 AM
دلیل اصلی: من به قاتل و کسی که دستش به خون مردم آلوده است رای نمیدهم. نتیجه ی منطقی شما؟
Posted by بابک | May 13, 2013 11:36 AM
اگر آمر قتل های زنجیره ای بیاید مملکت می شود بهشت برین ؟
Posted by سهیل | May 13, 2013 11:54 AM
خواندمت بزرگ بانوی طنز ایران زمین...
Posted by راشدانصاری | May 13, 2013 11:58 AM
دزدان و راهزنهاي بي هويت با نشر"اراجيف -كاشتن تخم كينه- نفرت-تفرقه - توطئه"و با استفاده ازاحساسات پا ك مردم بر عوام حكومت مي كنند و هستي آنها را به تاراج مي برند.
دوستان بدتر از دشمن و كمتر از برگ چغندر، 8 سال پيش با راي ندادن، شريك دزد و عاملين حصر مهندس موسوي و كروبي شدند!
Posted by magic | May 13, 2013 12:45 PM
جوابهات اگه دوست داری:
دلیل1: رییسجمهور منتخب من در حصر است. من چطوری میتوانم در انتخابات شرکت کنم و رای بدهم؟
نتیجۀ منطقی: با رای ندادن من، رییس جمهور منتخب و محبوب من (و محبوب همه مان) از حصر خارج میشود و میآید مینشیند روی صندلی ریاستجمهوری.
ج-خب این درسته منم حرفی ندارم. بی ربطه.
دلیل 2: حالا فرض کن من توی انتخابات فعالیت کنم. چه اثری دارد؟
نتیجۀ منطقی: من همین پای فیسبوکم بنشینم انقلاب میشود و بعدش مملکت میشود بهشت برین.
ج-پ ن پ عین بز برم هرکی اومد بهش رای بدم مملکت بهشت برین میشه! سال 96 هم لابد باید برم بین پورمحمدی و فلاحیان یکی رو در راستای بهتر شدن و فعال بودن و خارج نشین نبودن و شکم سیر نبودن و آرمانی نبودن و عمل گرا بودن و ... انتخاب کنم چون اصولا الا و بلا رای دادن خوبه و جلو می بره و باشعوریه و اینها، آره؟! چرا نمی پذیریم که راه آسون درون حکومتی برای اصلاح نیست ؟
دلیل3: رای دادن من چیزی را عوض نمیکند. نتیجه از قبل مشخص است.
نتیجۀ منطقی: دعوای جناحهای داخل حکومت، جنگ زرگری است و با هم سر رییس جمهور آینده ساخت و پاخت کرده اند.
ج-پ ن پ عوض می کنه!البته زرگری نیست دعواها واقعیه اما ما نه سر پیازیم نه ته پیاز. هرکی بالای سر صندوق موقع شمارش بود می بره والسلام. هر کدوم هم فکر خودشونن نه من و تو.
دلیل4: هاشمی را فقط آوردهاند تا تنور انتخابات را گرم کند، وگرنه نتیجه مشخص است.
نتیجۀ منطقی: هاشمی با هماهنگی بعضی مقامات، آمدهاست تا چند روزی هیزم انتخابات شود و خودش را خراب کند و برود پی کارش...
ج-اگه دقیقا همینطور شد کی می خواد چیکار کنه؟ اگه صلاحیت گوشکوبعلی ماست موسیر زاده تایید شد و صلاحیت رفسنجانی نشد، اونوقت آدمش هستی تا بعد از انتخابات این وبلاگت رو بیاری پایین؟ اگه هم واقعا فکر می کنی همچین چیزی محاله پس اصلا توی این 4 سال توی باغ نبودی که ببینی بدتر از اینها هم شده. نمی گم حتما رد صلاحیت میشه اما اگه هم بشه اصلا تعجب نمی کنم.
دلیل5: اگر ما شرکت نکنیم میزان مشارکت پایین میآید و نمیتوانند روی حضور پرشور مردم مانور بدهند.
نتیجۀ منطقی: هر وقت شرکت نکردیم، مسئولین با اعلام میزان پایین مشارکت مردم عزای عمومی اعلام کردند و صداو سیما این حضور کمرنگ را فرو کرد توی چشم جهانیان .
ج-اما هر وقت هم عین بز رفتیم سر صندوق، خیلی خیلی اونور مرز و اینور مرز پزشو دادن و بهره سیاسی بردن. الان هم هیچ چیز به اندازه یه همچین چیزی برای کمک به شکستن اتحاد بین المللی به دردشون نمی خوره.
دلیل6: هاشمی همان کسی است که در خیلی از اتفاقات تلخ سه دهه اخیر نقش داشتهاست.
نتیجۀ منطقی: همۀ ما، فرشتهایم ولی هاشمی استثنائاً بر خلاف ما که مدام در حال تجدید نظر در اعمال و افکارمان بودهایم مرغ ِ نظرات و اعمالش همیشه یک پا داشتهاست و همان هاشمی سابق است.
ج- خب این حرفت هم باهات موافقم و به نظرم استدلال چرتیه.
دلیل7: چه فایده ای دارد؟ بر فرض هم که هاشمی انتخاب شود. چه گلی میخواهد به سرمان بزند؟
نتیجۀ منطقی: دوران احمدینژاد سرسوزنی با دوران خاتمی و هاشمی فرق نداشت .
ج- اولا جناب گودرزی چه نسبتی با خانم شقایقی دارن، ثانیا نمی گم چه گلی اما می پرسم چطوری می خواد هر گلی رو که می خواد به سرمون بزنه بزنه؟ الان که جلوی زندون رفتن خونواده خودش رو هم نمی تونه بگیره می خواد بیاد بساط سپاه و بسیج رو جمع کنه؟!
دلیل8: سال88 رفتیم، حالا چی شد ؟!
نتیجۀ منطقی: اگرسال 88 پای صندوق نمیرفتیم و احمدینژاد بیسرو صدا و بیدردسر انتخاب میشد، ملت عزیزمان به دستاوردهای مهمی میرسید.
ج-همچنان مصر هستم که به نسبت بین آقای گودرزی و خانم شقایقی پی ببرم! اولا چیزی که فرق ایجاد کرد انتخاباتش نبود بلکه واکنش بعد مردم بود، بعدم سال 88 تجربه سال 76 بود و تجربه سال 88 نبود؛ اما الان سال 92 هم تجربه 76 هست و هم تجربه 88. و همین تجربه باعث میشه اون اعتراضها شکل نگیره.
دلیل9: مردم که به هاشمی رای نمی دهند،من چرا بیخود بروم پای صندوق؟
نتیجۀ منطقی:من برگ چغندری بیش نیستم.
ج-دفعه اوله که تاحالا من همچین استدلالی رو شنیدم. هیچ کس برگ چغندر بودن خودش رو تاحالا دلیل رای ندادن اعلام نکرده.
دلیل10: یعنی دوباره بروم پای صندوق؟! من که نمیروم.
نتیجۀ منطقی: ندارد!...
ج- دارد؛ خوب هم دارد. این که به جای عافیت طلبی های اینطوری، باید یه جوری به سمت اعتصاب و فلج عملی رفت. تا وقتی طرف داره هاکی بازی می کنه تو می تونی با چوب هاکی یه کارایی بکنی، وقتی یارو عین فوتبال آمریکایی اومد توی شیکمت ، توپ رو از جلوی دستت قاپید و چوب هاکی رو هم کرد توی آستینت بعدم عین جودو کارا زد له و په ات کرد؛ اونوقت دیگه احمقانه ترین کار وفادار موندن به قوانین بازی هاکیه و دنبال چوب هاکی رفتن!
Posted by be to che | May 13, 2013 1:27 PM
جوابهات اگه دوست داری،اینبار بدون تکرار خود سوالهات تا یه ذره حوصله مردم کمتر سر بره:
دلیل1:ج-خب این درسته منم حرفی ندارم. بی ربطه.
دلیل 2:ج-پ ن پ عین بز برم هرکی اومد بهش رای بدم مملکت بهشت برین میشه! سال 96 هم لابد باید برم بین پورمحمدی و فلاحیان یکی رو در راستای بهتر شدن و فعال بودن و خارج نشین نبودن و شکم سیر نبودن و آرمانی نبودن و عمل گرا بودن و ... انتخاب کنم چون اصولا الا و بلا رای دادن خوبه و جلو می بره و باشعوریه و اینها، آره؟! چرا نمی پذیریم که راه آسون درون حکومتی برای اصلاح نیست ؟
دلیل3:ج-پ ن پ عوض می کنه!البته زرگری نیست دعواها واقعیه اما ما نه سر پیازیم نه ته پیاز. هرکی بالای سر صندوق موقع شمارش بود می بره والسلام. هر کدوم هم فکر خودشونن نه من و تو.
دلیل4:ج-اگه دقیقا همینطور شد کی می خواد چیکار کنه؟ اگه صلاحیت گوشکوبعلی ماست موسیر زاده تایید شد و صلاحیت رفسنجانی نشد، اونوقت آدمش هستی تا بعد از انتخابات این وبلاگت رو بیاری پایین؟ اگه هم واقعا فکر می کنی همچین چیزی محاله پس اصلا توی این 4 سال توی باغ نبودی که ببینی بدتر از اینها هم شده. نمی گم حتما رد صلاحیت میشه اما اگه هم بشه اصلا تعجب نمی کنم.
دلیل5:ج-اما هر وقت هم عین بز رفتیم سر صندوق، خیلی خیلی اونور مرز و اینور مرز پزشو دادن و بهره سیاسی بردن. الان هم هیچ چیز به اندازه یه همچین چیزی برای کمک به شکستن اتحاد بین المللی به دردشون نمی خوره.
دلیل6:ج- خب این حرفت هم باهات موافقم و به نظرم استدلال چرتیه.
دلیل7: ج- اولا جناب گودرزی چه نسبتی با خانم شقایقی دارن، ثانیا نمی گم چه گلی اما می پرسم چطوری می خواد هر گلی رو که می خواد به سرمون بزنه بزنه؟ الان که جلوی زندون رفتن خونواده خودش رو هم نمی تونه بگیره می خواد بیاد بساط سپاه و بسیج رو جمع کنه؟!
دلیل8:ج-همچنان مصر هستم که به نسبت بین آقای گودرزی و خانم شقایقی پی ببرم! اولا چیزی که فرق ایجاد کرد انتخاباتش نبود بلکه واکنش بعد مردم بود، بعدم سال 88 تجربه سال 76 بود و تجربه سال 88 نبود؛ اما الان سال 92 هم تجربه 76 هست و هم تجربه 88. و همین تجربه باعث میشه اون اعتراضها شکل نگیره.
دلیل9:ج-دفعه اوله که تاحالا من همچین استدلالی رو شنیدم. هیچ کس برگ چغندر بودن خودش رو تاحالا دلیل رای ندادن اعلام نکرده.
دلیل10:ج- دارد؛ خوب هم دارد. این که به جای عافیت طلبی های اینطوری، باید یه جوری به سمت اعتصاب و فلج عملی رفت. تا وقتی طرف داره هاکی بازی می کنه تو می تونی با چوب هاکی یه کارایی بکنی، وقتی یارو عین فوتبال آمریکایی اومد توی شیکمت ، توپ رو از جلوی دستت قاپید و چوب هاکی رو هم کرد توی آستینت بعدم عین جودو کارا زد له و په ات کرد؛ اونوقت دیگه احمقانه ترین کار وفادار موندن به قوانین بازی هاکیه و دنبال چوب هاکی رفتن!
Posted by ye dor dige | May 13, 2013 1:33 PM
دلیل اول و آخر: اینا هر کی رو بخوان می ذارن رییس جمهور. همه مون برگ چغندریم.
Posted by ahmad | May 13, 2013 1:37 PM
درود بر شما استاد گرامی
Posted by سهراب گل هاشم | May 13, 2013 2:37 PM
www.freelast.blogfa.com
طنزهای اجتماعی
Posted by tehran | May 13, 2013 6:04 PM
من با احمد موافقم. در این نظام سیاسی من و شما چه بخواهیم و چه نخواهیم برگ چغندریم.
حالا موضوع این است که آنکس که برگ چغندر است و می داند که برگ چغندر است فقط برگ چغندر است.
آنکس که برگ چغندر است و نمی داند که برگ چغندر است، علاوه بر برگ چغندر خر نیز می باشد.
Posted by قابوس الدین | May 13, 2013 9:12 PM
تصورم این است که ما مجبوریم پیاز ر ا بخوریم و گاهی هم چوب میخور یم وهم پیاز را ولی میتوانیم نشا ن دهیم که چقدر با پیاز خوردن مخا لفیم . اگر کسی فکر کند با آ مدن حتی موسوی یا کرو بی ایرا ن وطنی مطلوب خواهد شد سخت در اشتباه است ولی با آ مد ن ها شمی میتوان امید وار بود که سرعت به قهقرا رفتن کند شود. یاد ما ن باشد (ای سیر ترا نا ن جوین خوش ننماید....معشوق من است آ نکه به نزدیک تو زشت است ...حو ر ان بهشتی دوزخ بود اعر اف ....از دوز خیا ن پرس که اعر اف بهشت است)
Posted by حامد | May 13, 2013 11:06 PM
سرکار خانم صدر
متاسفانه حاصل تلاش های شما هجویاتی بیش نیست. شما در این پست بیشتر از هر چیز به سفسطه پرداختین. به نظر می رسه دلایلی که تحت عنوان دلایل منطقی ذکر کردین خیلی احساسی و تک بعدی هستن. ضمن اینکه من معتقدم به سخره گرفتن عقاید دیگران دال بر عدم پختگی و دانش سیاسی شماست.
و البته باز هم جای تشکر هست که دلایلی رو شتاسایی کردین که جای فکر و بحث داره. ممنونم از وقتی که گذاشتین
Posted by حمیدرضا | May 13, 2013 11:12 PM
حالا من به منطق خودتون می پرسم
دلیل1:
نظر من: رای ما به نفع زندانیان سیاسی خواهد بود؟
دلیل 2:
نظر من: مسلما پای فیسبوک اتفاقی نمیوفته. ولی من معتقدم در شرایطی می شود رای ندادن رو یک حرکت و فعالیت سیاسی قلمداد کرد
دلیل3:
دلیل4:
نظر من: اولا هاشمی با انتخاب نشدن خراب نمیشه. دوما آنچه که مشخصه اینکه حضور هاشمی امید رو به دل خیلی ها انداخته و همین بحث سرکار علیه نشان دهنده داغ شدن تنور انتخاباته
دلیل5:
نظر من: با حضور مردم خیلی راحت تر مانور خواهند داد. مانوری که به هر حال اتفاق خواهد افتاد
دلیل6:
نظر من: مسلما هر انسانی فرصت تغییر داره. نمونه این امر آقای کروبی است. ولی این حرف شما من رو یاد دهنمکی انداخت. یادم میاد روزگاری ما برای دهنمکی هم چین فرصتی رو در نظر گرفتیم.
دلیل7:
نظر من: با این حرف موافقم
دلیل8:
نظر من: با این نیز موافقم
دلیل9:
نظر من: با با دوستمون اجمد آقا موافقم
دلیل10:
من پست شما رو نقد کردم که اگر سوالی براتون پیش اومد که منظورم از هجویات چیست جوابی وجود داشته باشه.
باز هم از وقتی که گذاشتیم و تا انتها مطالعه کردین سپاسگذارم
Posted by حمیدرضا | May 13, 2013 11:29 PM
من رای میدهم :
سال ١٣٨٨ باید بین بد و بدتر یکی را انتخاب کرد پس من بد را انتخاب میکنم موسوی/کروبی
سال ١٣٩٢ باید بین بد بدتر و بدترین یکی را انتخاب کرد من بدتر را انتخاب میکنم هاشمی در مقابل جلیلی /قالیباف
Posted by ali | May 14, 2013 2:04 AM
تیم احمدینژاد و مراکز قدرت حملات خود علیه هاشمی را بر هیچ چیزی به اندازه خانوادهی او متمرکز نکردهاند. فرزندان او در حالی به اختلاس و دزدی و چپاول بیتالمال متهمند که در طول تمام این سالها حتی یک مدرک علیه آنها به اثبات نرسیده است. به ویژه در طول هشت سال خیمه زدن تیم رسواساز و افشاگر احمدینژاد بر قوه قضائیه و در حالی که از سال 88 (و حمایت هاشمی از معترضان) سایر نهادهای امنیتی و قضاییها هم در تحت فشار گذاشتن هاشمی و خانوادهاش به آنها پیوستند، هیچ مدرکی از فساد مالی و غیر مالی آنها رو نشده است.
http://tehranreview.net/articles/12765#.UY74IqLilXE
Posted by ُسام | May 14, 2013 8:22 AM
از نوشته شما خوشم آمد
به نظر من انفعال هیچ مشکلی رو حل نمیکنه
همین انفعال سال 84 بود که این هشت سال رو سر ما اورد
رای دادن بهترین کاره
Posted by روزنگار | May 14, 2013 11:24 AM
بوی یانروی سردارانتخاب می شود درود برهاشمی
Posted by حسنزاده | May 14, 2013 12:13 PM
هاشمی بزرگترین اشتباه خودش را با این آمدن مرتکب شد!
1- انتخابات را دوباره برای آقایون پر شور کرد. اگر نمی آمد فوقش سی درصد واجدین شرایط پای صندوقها می رفتند، حالا حداقل 60 درصدی می روند
2- مشکل مشایی را برای حکومت حل کرد. اگر هاشمی نمی آمد مجبور بودند مشایی را رد صلاحیت کنند و این برایشان خیلی هزینه داشت. تأییدش هم باز برایشان ریسک بزرگی بود. حالا اگر تأییدش هم بکنند هیچ خطری برایشان نخواهد داشت.چون حالا دیگر رأی نمی آورد
3- اگر هاشمی نمی آمد بعید بود اصولگراها بتوانند سر یک کاندیدا به توافق برسند. کار رای گیری به مرحله ی دوم می کشید و رئیس جمهور آینده فوقش با ده درصد کل آرا انتخاب می شد. حالا سر جلیلی ائتلاف خواهند کرد.
4- احتمال اینکه هاشمی برای جلیلی همان نقش را بازی کند که موسوی برای احمدی نژاد بازی کرد خیلی زیاد است
5- اگر هم بگذارند هاشمی رئیس جمهور شود مطمئن باشید که مطمئن شده اند هاشمی دارد به نفع حکومت کار می کند نه به نفع مردم.
Posted by علی | May 14, 2013 3:00 PM
سالها است که این بحث تکراری بین رای بدهها و رای ندهها در جریان است.
تا حالا نه رای دادن ما ثمری داشته و نه رای ندادنمان حتی آن وقتی که همه دیدیم مگس هم در حوزههای رایگیری پر نمیزد، نشستیم پای تلویزیون و فحش دادیم به دست اندرکاران فلان فلان شده تلویزیون و مجریهای وقیح دستمال به دست.
اما مشکلی که بیشتر از همه -آن وقتهایی که من طرفدار رای دادن بودم- در رای ندهها میبینم این بود که رای ندادن برایشان ژست مخالف بودن است. آدمهایی که جلوی چشمشان هزار اتفاق میافتد و چشمشان را میبندند، آدمهایی که وقتی راننده تاکسی جلوی رویشان به دختری فحش آب نکشیده میدهد، عصبانی میشوند نمیگویم نمیشوند، اما تنشان میلرزد از این که حتی به یک راننده بگویند مردک دهانت را ببند.
آدمهایی که در حد خودشان هزار جور دروغ و دغل و کلاهبرداری میکنند، اما انتظار دارند آندره مالرو رئیسجمهورشان باشد!
سال ۸۸ رای دادم. تقلب شد. رفتم به خیابان، کتک خوردم، دو بار هم دستگیر شدم. امسال نمیخواستم رای بدهم، بالا و پایین کردم، رای میدهم.
و حالا حق دارم عصبانی باشم از آنهایی که چهار سال اخیر یک بار پشت در خانهای با قلبی که از قفسه سینه بیرون بزند، پنهان نشدند و حالا برای من و امثال من از قفس پوسیده ذهنشان نسخه نوشدارو در بیاورند.
کار من هر چقدر اشتباه از زندگی حقیرانه خیلیها درستتر است.
Posted by ناشناس | May 14, 2013 6:12 PM
خيلى ساده است.
اگه فكر ميكنى ٨٨ تقلب شده خوب گه ميخورى باز راى بدى چون بازم تقلب ميكنيم اما اگه به اين شعور رسيدى كه تقلب نشده و مثل سگ سال ٨٨ از ما باختين خوب بيا راى بده.
Posted by شباب | May 14, 2013 9:21 PM
«رای من کو» معنی ای جز این داره که ما همه مون برگ چغندر بودیم؟! حالا هاشمی بیاد از چغندر بودن در میایم و به مقام عالی انسان ارتقاع درجه پیدا میکنیم؟!! جل الخالق!
Posted by مرتضی علی | May 14, 2013 9:42 PM
اصلا یه چیز عالی نوشتی.طنز میسوزونه
Posted by ترانه | May 15, 2013 12:32 AM
در انتخابات مجلسه فتم درصد شرکت کننده ها خیلی پایین بود ولی رژیم به خودش نیاورد .
به هر صورت شرکت کردن بهتر ازنکردن است.
Posted by مهدی محمدی | May 15, 2013 10:36 AM
شباب عزیز!
چراغی که به خانه روا است، به مسجد حرام است. وقتی به خود به خوراکی نیاز داری به دیگری مبخش.
Posted by یه نفر | May 15, 2013 2:08 PM
من قطعن رای میدم
اصلن به فورپاشی و این رویاهای احمقانه معتقد نیستم
قطعن هم فکر میکنم به رایی که میدم
شاید هم به هاشمی را بدم
اما میدونم آدمی مثل هاشمی ، وقتی میاد ، روی تمام حرص و جوشی که شماها برای رئیس جمهور شدندش میخورین ، حساب کرده
نمیدونم شماها از عمله ی سیاسی بودن چه حسی بهتون دست میده ، اما من واقعن دوست ندارم عمله ی سیاسی باشم
دست کم برای کسی تبلیغ نمیکنم
اون هم با بهره گیری از احساساتم!!!
Posted by فرشید | May 15, 2013 10:30 PM
سلام خانم صدر .
گفتمان و پرسمان جالبی بود .
Posted by تینا | May 16, 2013 12:13 AM
شباب ابله هر وقت فهمیدی بحث سر رای آوردن و نیاوردن و بودن و نبودن نظام و این چیزها نیست دهن گشادت را باز کن و خورد و خوراکی که مادرت جلوی رویت می گذاشته را به دیگران تعارف کن بی شعور
Posted by من | May 16, 2013 1:55 AM
10نتیجه شما استاد مغلطه هستی
11 ساندیس خور حرفه ای12میخوای رای بدی برو رای بده یا هر چیز دیگه که میخوای بده13گه میخوری مردم رو گمراه میکنی14در جنایات رژیم مثل قتل ندا و هزاران نفر دیگر شریک وسهیمی15 سه مورد آخر رو در جواب برگ چغندر بهت گفتم
Posted by Anonymous | May 17, 2013 5:44 PM
نه من دیگر به اکبر می دهم رأی
نه بر کاندید رهبر می دهم رأی
وگر شرکت کنم در انتخابات
به شخص خود، به این خر، می دهم رأی
Posted by هادی خرسندی | May 17, 2013 11:51 PM
آره الان كه تحت فشار گرانى، تورم، به سخره گرفتن باورهاى مذهبى و فشارهاى ديگه هستين و عصبانى از بى توجهى مسؤلان و بازرسان كشور نسبت به حل يا لأاقل فرو كشيدن همه مشكلات پيش آمده اجتماع!
وضعيت الان از وضعيت زمان جنگ بدتره؛ هر روز افزايش بى رويه قيمت ها . . .
واسه چى بايد رأى بدم حالا؟ چرا روز رأى دادن صف نان بربرى تشكيل مى دن اين ملت ساده و بيسواد عامى و امل
Posted by خانم ز | May 18, 2013 11:22 PM
من با فرشید موافقم!
Posted by کمالی | May 21, 2013 8:36 PM