
نجیب الله دهزاد از طنزنویسان معروف افغانستان است و چندین مجموعۀ طنز از او چاپ شده است. مجموعۀ کاریکلماتور: "افغانستان قلب آسیاست، خون پمپ میکند"، که از او در سال 1391 منتشر شده، اولین مجموعۀ کاریکلماتور در افغانستان نیز بهشمار میآید. همچنین چند ماهی از انتشار دومین مجموعۀ کاریکلماتورهایش با عنوان:"جلد تاریخ ما به خارش خارجی مبتلاست" می گذرد. من با نام و آثار نجیبالله دهزاد در جریان پژوهشی که در زمینۀ طنز افغانستان انجام دادم آشنا شدم. (حاصل این پژوهش در سالنامۀ گلآقا در سال 1385 منتشر شد.) دهزاد در کاریکلماتورهایش دنیای وارونه و غریبی آفریده که گویی هیچ چیز آن سر جایش نیست و غریبتر آنکه این وارونگی بشدت واقعی است! کاریکلماتورهای او بیش از آن که بر صناعات ادبی متکی باشد در پی ارائه پیام یا مفهوم و در بردارنده حکمتی است که مخاطب را به تفکر وا میدارد. او در این آثار دایرهای از تضادها را در برابر دیدۀ مخاطب مینشاند و در این میان همه چیز و همه کس را از صافی نگاه کاوندهاش عبور میدهد؛ از عشق و تنفر و سیاست گرفته تا مرگ و زندگی و کائنات و مدعیان دین و دینداری: "در صنعت شرق دام سیاست را از ریش مذهب می بافند." نقدهای او در عرصۀ دین و سیاست در قیاس با نویسندگان ایرانی از صراحت بیشتری برخوردار است و پیچیدگی کلامی کمتری دارد. مثلاً: " با پول بهشت را نمیشود خرید، خدا را امٌا میتوان فروخت." و یا: "فشار فساد بلند رفت،دست قانون فلج شد." او در کاریکلماتورهایش نسبت به نویسندگان ایرانی از مضامین اجتماعی بیشتری استفاده میکند. همچنین آثارش بخصوص در قلمروهای ممنوعه (مذهب،سکس و سیاست) از وضوح و صراحت بیشتری برخوردار است که این امر گاه از ارزش هنریشان میکاهد. نگاه لطیف و شاعرانۀ او، همان که در وصفش میگوید:" پای نگاهم در زلفان یار می پیچد" وقتی به صحنۀ سیاست خونبار کشورش می نگرد گزنده و تلخ و سیاه می شود و به گروتسک میگراید. او نمیتواند تعبیر شاعرانۀ :" زیبایی هوا نبودنت را در چشمانم می پاشد" را به کار ببرد ولی حرفی از این نزند که: "رنگ سایۀ سیاست سرخ است" و یا: "کبوتر صلح در هوای افغانستان ساچمه می خورد." و یا: "خون افغانستان همیشه تازه است، ایکسپایر نمی شود." او زبان گویای نگاه کابوسزدۀ طنزنویسان کشوری است که زیر بار قرنها فشار و سختی و جنگ قومی و قبیلهای وخشونت از نوع طالبانی آن زیستهاند. شاید عجیب باشد که بشنوید نام یکی از مهمترین نشریات طنزمعاصرافغانستان، " زنبیل غم" است و یا "جشن جنازه" و "مرده های عصبانی" نام دو مجموعۀ خواندنی طنز دهههای اخیر افغانستان است. وقتی بیشتر با آثار نویسندگان این دیار آشنا شوید و ببینید که چگونه طنز در آثار بزرگانی چون واصف باختری و یا محمدعلی سیاه، رنگ هجو به خود میگیرد و با تازیانۀ کلمات بر ذهن خواننده فرود میآید، به عمق معنا و مفهوم این گفته که طنز، اجتماعی ترین بخش از ادبیات است و بیش از دیگر بخشهای ادب و هنر از شرایط اجتماعی تأثیر می پذیرد پی میبرید. همچنین به ارزش کار نجیب دهزاد و دیگر همکارانش که زیر بختک مرگ و جنگ طنز نوشتهاند تا دنیا را برای هموطنانشان جای بهتر و قابل تحملتری کنند.
نظرات (1)
پایگاه خبری انتخاب, [11.04.17 12:50]
وزیر کشور: رجل سیاسی شامل زنان نمیشود
🔹رحمانی فضلی: "تاکنون تفسیری که از قانون شده رجل سیاسی شامل خانمها نمیشود."
@Entekhab_ir
Posted by میرناصر بوذری | April 11, 2017 2:41 PM