امروز صبح زنگ زدم به منوچهر احترامی.برای درخواست آغاز یک همکاری،می خواستم بگویم:"بیاییدچراغ طنز را روشن نگه داریم .حیف است که خاموش شود.ولو شده یک گوشۀ سلامت بنشینیم و بنویسیم.الان که نه مجله ای هست و نه صفحه ای.حداقل این یک راه برای تنفس است."چند هفته بود که می خواستم تلفن بزنم.گفته بودم که بگذارم کار راه بیافتد و مطمئن شوم و آنوقت مزاحمش بشوم.مطمئن بودم که دستم را رد نمی کند. نمی خواست کسی را برنجاند.با آدم رو در بایستی نداشت،رک بود ولی قلب رئوف و بینهایت مهربانی داشت.اوایل همین هفته هم تلفن زده بودم.خودش نبود و صدایش بود.ولی امروز صدایش هم نبود.خانم جوانی گوشی را برداشت.تعجب کردم.همیشه یا خودش بود یا صدایش.تنها زندگی می کرد.مجرد بود.گفتم:"منزل آقای احترامی؟!"گفت:"بله.بفرمایید."گفتم:"ایشان تشریف دارند؟"گفت:"نخیر.ایشان فوت کرده اند..." احساس کردم در آخر دنیا دارم نفس می کشم...آن خانم گفت که برادر زاده اش هست...و گفت که لطفاً اینجوری نکنید و ما خودمان هم ناراحتیم...وتازه همین حالا با شنیدن خبر آمده است ایران و نمی داند ماجرا چیست .
من هنوز هم نمی دانم ماجرا چیست ...و هیچوقت هم نخواهم دانست ماجرا چه بوده است...فقط می دانم در یک لحظه ممکن است یک حرف جالب مثل "چراغ طنز"و این چیزها در حد یک طنز تلخ تنزل کند....
به فاصلۀ دو – سه ساعت ،از ایسنا و خبر آنلاین و رادیو و رادیو(این رادیو با آن رادیو فرق می کند) و روزنامۀ اعتماد ملی و آقای فلان بهم تلفن می زنند و مطلب و مصاحبه می خواهند.مدتها بود که تلفنم جز برای این که به تماس یا پیامم جواب بدهند و یا برای مکالمه ای در حد:"چی بخرم و چی نخرم"زنگ نزده بود.از خودم بدم می آید...
نظرات (52)
خدمت شماو همه طنز پردازان تسلیت عرض می کنم. در وبلاگم مطلبی در همین ارتباط نوشتم....
Posted by مهرداد صدقی | February 11, 2009 9:11 PM
سلام و تسلیت ...
توی ده شلم رود ... آخ که چقدر تنها بود !
Posted by مجتبا آقابابایی | February 11, 2009 10:13 PM
دیشب از رادیو شنیدم.. از دیشب تا حالا جشنواره گل آقا و تقدیر از منوچهر احترامی، جلوی چشمم است..
بی نهایت متاسفم.. تسلیت می گم
Posted by نون اوّل نامه.. | February 12, 2009 1:00 PM
سلام قلم زيبايي داريد
آپم...ميشه بيايد يه نظري به نوشته هام بدين
يادت نره ...
ممنون
Posted by نازگل | February 12, 2009 3:11 PM
سلام و عرض ادب و تسلیت بسیار
......
قطار می رود و ما مسافران در صف
که کی برای سفر یک بلیط بستانیم
برای ما همه چون سر نوشت یکسانست
چه فایده که بخندیم ، با بخندانیم
77777777777777777777
88888888888888888888
سلام ای آشنا جانت سلامت
تما شایی شده باغ کلامت
میان حافظ و من گفتگوییست
بخوان اما مکن ما را ملامت
Posted by محمد روحانی ( نجوا کاشانی ) | February 12, 2009 4:04 PM
دنیا محل طنزپردازان است . با رفتن یکی تمام نمی شود .
خدایش بیامرزاد راحش برای ما هست کماکان
Posted by مهران | February 12, 2009 4:50 PM
ماندگان، قدر خويش بدانند و رفتار رفتگان را آيينهي آيين خويش سازند. با قلم و قدم خويش در مسير رفتن، دل بهدست آرند و كسي را نرنجانند و هر فرصتي را براي ارتباط غنيمت شمرند كه صداي قلم نيز صداست؛ صداي انديشهاي كه از ذهن سُر خورده و به دست و پس به قلم (و امروزه بر صفحهكليد)دويده و بر صفحهي كاغذ(يا مانيتور) جاري شده است و ماندگار ميشود.
Posted by من خودم | February 12, 2009 5:08 PM
روحش شاد
و
تسلیت عرض می کنم
Posted by سمنو | February 12, 2009 9:48 PM
تسلیت عرض می کنم.
Posted by نسیم عرب امیری | February 12, 2009 10:06 PM
آب و جارو كرد عِمران خانه را
تا پذيرايي كند از يار خود
احترامي هم به عشق ديدنش
قيصر به سرعت بار خود بست چون
آتشي چون رفت استقبال او
خير مقدم گفت با اشعار خود
چون گل آقا شد خبر خنديد و گفت
كرد عزراييل آخر كار خود
در بهشت امشب شب طنزي به پاست
هر كسي مي خواند از آثار خود
حوريان محو تماشا مي شوند
آن چنان كه غافل از رفتار خود
جمع اشان جمع است و محفل روبراه
جاي ما خالي است صد افسوس و آه
باور كردنش مشكل است
تسليت
Posted by محمد جاويد | February 13, 2009 1:12 AM
توی ده شلمرود / حسنی نشسته تنها
خیلی دلش گرفته / شده اسیر غمها
توی ده شلمرود / حسنی چشاش میباره
تو آسمون نداره / حتی یه تک ستاره
حسنی غریب و خسته / یه گوشه ای نشسته
از وقتی بی تو مونده / خیلی دلش شکسته
ببین ده شلمرود / امروز چه سوت و کوره
خونهها سرد و خالی / کوچهها بیعبوره
Posted by nader | February 13, 2009 2:01 AM
خیلی متاسفم
خدایا چه سال بدی بود!
Posted by میس شانزه لیزه | February 14, 2009 12:38 AM
شاید جمله ای که یکی برای مسخره بازی گفته یه روز معنای واقعی خودش رو تو واقعیت پیدا میکنه
چه زود دیر میشود
Posted by arif | February 14, 2009 1:22 AM
سلام خانم صدر
مرگ طنز نویس در این دوران بسیار سخت تر از هر زمانی ست به ویژه کسی که کودکی ما با داستان های او گذشته.
گویا امروز مرگ تنها وای فراموشی ماست
Posted by آرش شعبانی | February 14, 2009 8:16 PM
سلام خانم صدر عزیز
من هم وقتی مجبور بودم هتوز از بهت خبر در نیومده زنگ بزنم به شما و شهرام شکیبا و آقای زرویی نصرآباد و تو اون شرایط مصاحبه بگیرم خیلی حس خوبی از خودم نداشتم. به هر حال اگه مزاحمتی ایجاد شد متاسفم.
مطلب رو می تونید در این آدرس ببینید:
http://www.khabaronline.ir/news-3765.aspx
Posted by چوپانکاره | February 14, 2009 10:18 PM
نمي دونم چي بگم ... واقعا حيف شد ... تسليت ميگم
Posted by ارژنگ حاتمي | February 14, 2009 10:32 PM
بی بی گل عزیز وقتی خبر آسمانی شدن استاد احترامی را خواندم ، جمله ای که به ذهنم آمد این بود :
یک نفر از قبیله ی لبخند کم شد...
یادشان بخیر
Posted by یکارمندانشجو | February 15, 2009 12:17 AM
راستی که بزرگها می روند و دنیای ما دارد می شود جای ما آدمهای کوچک ... خدایش بیامرزد ...
Posted by موسیو گلابی | February 15, 2009 12:50 AM
بد نیست این مطلب را بخوانید
با مهر
میس شانزه لیزه از جزیره در کهکشان
http://aftab.ir/articles/art_culture/festival/c5c1234619959_festival_p1.php
Posted by میس شانزه لیزه | February 15, 2009 12:41 PM
سلام خوشحال میشم نظری به طنز نوشته هام بندازید!
Posted by فرهنگ | February 16, 2009 12:28 AM
سلام دوست
فقط آمده ام بگویم به روزم با:
...تن تو گیر سه پیچی ست مثل D.N.A
برو ببوس و بغل کن کروموزومها را...
چشم به راهم[گل]
Posted by محمدقائدی | February 16, 2009 1:51 PM
همین چند ساعت پیش داشتم فیلم جشنواره گل آقا رو می دیدم و تقدیر از آقای احترامی، خبر رو نشنیده بودم، وای خدا این زندگی دار هر روز تلخ تر میشه. تسلیت میگمبه جامعه طنز.
Posted by علیرضا | February 17, 2009 12:16 AM
با سلام
با صدای «دکتر سید مهدی موسوی»
به روز هستیم
با سفرنامه اش...
در:
http://www.arooz.com/mag2/1387/11/post_250.php
برای دانلود و شنیدن صدایش...
Posted by سایت عروض | February 17, 2009 12:22 AM
روحش شاد و طنین طنز هایش مدام در خاطره ها باد.
Posted by کاکه تیغون | February 17, 2009 2:27 AM
هرگز نمیرد آنکه دلش زنده شد به عشق ...
خیلی دلم سوخت، همین چندوقت پیش بود که در مورد کتابهای حسنی و نقض حقوق نویسنده نوشتم.به هر حال اگر هم رفته کلی یادگاری به جاگذاشته است که ماندگارش می کنند.
Posted by وكيل بانو | February 17, 2009 10:17 AM
به شما و خودم و همه بچه های ایران تسلیت می گویم . بد شوکی بود برای همه
Posted by خبرنگار غرغرو | February 18, 2009 1:28 PM
Heyf az Ehterami...
Posted by شیخ ابو امیر | February 18, 2009 4:13 PM
سلام. ممنون. شما همیشه لطف دارین...
Posted by فرزام | February 18, 2009 8:35 PM
اگه واقعا استراحت باشه ... بله
نظرتون دذباره نوشته هام چيه ؟برام مهمه كه بگين
ممنون
Posted by نازگل | February 18, 2009 10:25 PM
به وبلاگ بین المللی ما خوش آمدید
Posted by طنز کوتاه! | February 19, 2009 1:01 AM
چیزی جز غصه چه می تواند باشد!
انگاری غصه خودمان را بیشتر می خوریم تا او را!
...
Posted by عباس حسین نژاد | February 19, 2009 10:15 AM
سلام بر بی بی گل عزیز
ممنوم بابت لینک مطلب . را ستش ذوق زده شدم!
Posted by یکارمندانشجو | February 19, 2009 4:54 PM
خیلی خیلی تسلیت می گم.واقعا متاثر شدم.تجربه اش را دارم از دست دادن دوست قدیمیم رو خیلی دیر شنیدم اما هم چنان واسه ام تازه است...
Posted by نارسیس | February 19, 2009 5:34 PM
من در تعجب هستم که استاد که حسنی رو از تنهائی درآورد چرا خودش تنها بود؟
انشاالئه که یکسره رفته توی بهشت دیگه اون جا تنها نیست.
Posted by سام | February 19, 2009 6:13 PM
خیلی وقته مطلب جدیدی ننوشتید چه طور شد سری زدید
امیدوارم شاهد مطالبتون باشم
Posted by عارف | February 19, 2009 11:08 PM
سلام خانم صدر
باید گفت نه تنها نسل امروز بی خاطره ست بلکه معدود خاطره های بر جا مانده هم رنگ و بوی نوستالژیک گرفته به نظر من نسل ما نسل نوستالژی و نسل حسرت شده
Posted by محمد امینی | February 20, 2009 11:26 AM
.
.
سلام استاد عزيز
نمي دونم چرا ولي وقتي كامنت پر از مهر شما رو خوندم اشك تو چشم هام جمع شد.
مدتي مامانم مريض بود.
به روي چشم. به زودي به روز مي شم.
سلامت وپاينده باشيد.
.
.
Posted by فرزانه مصيبي | February 20, 2009 12:27 PM
سلام
با دو متن در مورد استاد احترامي به روز هستم.
در ضمن ميلي برايتان فرستادم
Posted by ارژنگ | February 21, 2009 6:27 PM
باسری دوم آزمون هوش به روز هستم!
درباره تعدد گزینه ها هم باید بگم بیشتر به خاطر تست هوش بودن مسئله هستش!
Posted by فرهنگ | February 21, 2009 7:09 PM
سلام
آمدیم برای عرض ارادت خدمت بی بی گل عزیزمان!که وجودش مایه ی دلگرمی شاگردانی چون من است!
پاینده باشید بانو
Posted by یکارمندانشجو | February 23, 2009 2:44 PM
کارهات رو دوست دارم بی بی گل عزیز
Posted by طنز کوتاه! | February 23, 2009 10:50 PM
روحش شاد...
Posted by بهار(يك خرده پا) | February 24, 2009 12:31 AM
سلام ممنون از لطف همیشگی شما.
من هنوز باورم نمیشه که دیگه استاد احترامی نیست...
Posted by طاها | February 24, 2009 1:46 PM
از شدّت ِ خصومت و نفرت و و پدركشتگي و لجاجتي كه با من بي گناه بي زبان مظلوم معصوم دارين, هنوز كه هنوزه - با وجود تذكرها و يادآورياي فراوون- سر زدن - كه از دو سال و اندي پیش پستمان عوض شده- سر نزدین! خدا ازتون نگذره، تا دويست و اند سالگي مجردتون بذاره بهترترتره! آمّييييييييييييييييييييييييييين يا رب المتأهلين!
Posted by طنز کوتاه! | February 25, 2009 10:53 PM
يك دوست دار گل آقا و حسني وشماو....:
راستش رو بخواهيد ديگه نفس هم نميشه كشيد.تسليت...(هر چند دير)
Posted by حميد رضا | February 25, 2009 11:21 PM
سلام استاد . اينروزها حس خوبي ندارم . مدام خاطراتش جلوي چشمامه . حس و حال حتي نوشتن يك كلمه برام نمونده . امروز بعد از مدتها سري به نت زدم . دلم گرفته بود . آخه امروز پنجشنبه ست . اومدم اينجا و خوندن مطلبتون دگرگونيم كرد . خوندن مطلبي كه با اخلاص و محبت نوشته شده نه ... بگذريم. در دل كردن با آدمي كه مي دوني اون هم مثل خودت عزاداره آدمو آروم مي كنه . احساس ميكنم تكيه گاه و بزرگترين دوست و دلسوز زندگيم رو از دست دادم . هنوز توي شوكم . هنوز ...
Posted by ناهيد نوري | February 26, 2009 10:51 AM
سلام
همه جا نبودنت هست
بخصوص بر لب ها
Posted by ساده | February 28, 2009 12:29 PM
سلام وعرض ادب وتسلیت به مناسبت درگذشت طنز پرداز توانای کشورمان جناب اقای احترامی و آرزوی طول عمر و سلامتی و بهروزی همه طنز پردازان این سرزمین ادیب پرور
Posted by آقا گلچین | March 1, 2009 2:43 AM
(1)
بهار را
و باران را
خوب می شناسی
تو که آن سوی فصل ها
روییده ای!
اینک
ماییم و خشک سالی عشق!
و دستی که به دامان تو آویخته ایم!
ای دست هایت لبریز طراوت!
کمی هم برای سرزمین دل ما
باران باش!
(2)
تو در تمام خواب هایم
لبخند می زنی
انگار برای دیدن تو
فقط باید خواب ببینم!
(3)
باد عاشق گل شده بود
هر روز تمرین می کرد
که بگوید
دوستش دارد!
آن قدر تمرین کرد
که گل
پرپر شد!...
(4)
وقتی تو می روی
ما نیز می رود
تنها من می مانم
یعنی چیزی نمی ماند!...
(5)
ماه در آسمان
ماهی در آب
و من
که محبوس آه سرد زمینم!
بانوی باستانی!
بیا و
ترانه های گمشده ی مرا
با لبان شعله ورت
زمزمه کن!
Posted by طنز کوتاه! | March 1, 2009 11:22 AM
سلام، با سومین سری از مجموعه تست های هوش به روز هستم!
Posted by فرهنگ | March 1, 2009 7:25 PM
سلام . اختصاصی بود خانم صدر ...
Posted by مقدمی | March 6, 2009 7:56 PM
به ما هم سر بزنید
بی بی گل
20 سال با طنزتان را خواند جالب بود
Posted by هادی | March 7, 2009 6:33 PM