
این هم مطلبی ازضمیمۀ طنز ویژه نامۀ نوروزی سلامت .این ویژه نامه با آثاری از:دکتر مسعود کیمیاگر،محمد صالحی آرام، بهروز قطبی،سید علی میرافضلی،جلال سمیعی،محمد علی مومنی،رضا ساکی،شهرام شهیدی،مهرداد صدقی،ابوالفضل اقبالی،عباس تربن، فاضل ترکمن،مریم پورثانی،محمد رحمانی صانع،سهراب گل هاشم،نرگس قادری و با کاریکاتورهایی از محمد رفیع ضیایی ،لاله ضیایی و نوید شریفی ،در هشت صفحه چاپ شده است و قاعدتاًهنوز باید رو و زیر پیشخوان روزنامه فروشی ها باشد:
افسانۀ عمو نوروز،از منظر نشانه شناسی سلامت
"عمو نوروز"،افسانه ای است که اینجا می خواهیم آن را از منظر نشانه شناسی پزشکی و بهداشتی و سلامتی بررسی کنیم.
بر اساس آن چه در متون تخصصی افسانه ها آمده است،عمو نوروز مردی است که دوران سالمندی خود را در خانه ای ییلاقی در منطقه ای کوهستانی طی می کند که بی شک میزان آلاینده های سمی و ذرات معلق و منو اکسید کربن آن از منزل خاله پیرزن که در شهر و پایین کوه است،کمتر می باشد.این است که عمو نوروز از سلامت قابل توجهی برخوردار بوده و همه ساله شب عید،از کوه پای پیاده راه می افتد و بدون بهره گیری از وسایل نقلیه از قبیل اتوبوس مسافربری والاغ و ماشین شخصی ،مسیری طولانی را طی می کند تا به منزل خاله پیرزن برسد.پوشش او نیز تاکیدی است بر سلامت جسمی این فرد سالخورده،در الگو پذیری از کوشش نیاکان در راستای دستیابی به جسمی سالم :کلاه نمدی،زلف و ریش حنا بسته،کمرچین قَدَک آبی،شال ِ خلیل خانی،شلوار قَصَب و گیوۀ تخت نازک.به یاد بیاوریم همان گونه که مجلۀ سلامت نیز نوشته است،شلوارهای تنگ استکباری،عفونت مثانه می آورند و کفشهای تنگ،میخچۀ پا تولید می کنند.از این رو،عمو نوروز که دریافته عقل سالم در بدن سالم است،با انتخاب پوشش مناسب برای پیاده روی و انجام حرکات کششی هنگام پایین آمدن از کوه،امیدوار است که طلسم این افسانۀ قدیمی را بشکند.
اما بشنوید از خاله پیرزن که یک دل نه صد دل،عاشق عمو نوروز است.با توجه به این که به گواهی افسانه ها،تلاش همه سالۀ خاله پیرزن برای دیدن عمو نوروز بی فایده بوده ،منشا و ریشه این حس او بر ما پوشیده است:آیا او دچار اسکیزوفرنی حاد است و در توهم به سر می برد که نادیده،اینچنین به عمونوروز دل باخته است ؟بخصوص این که در دورۀ او، خوشبختانه از ابزارهای منحط براندازی مثل ایمیل و بلوتوث و امثاله نیز خبری نیست تا از این طریق با تصویردیگران آشنا شود.به حکایت بازمی گردیم:خاله پیرزن روز اول بهار،صبح زود پا می شود،جایش را جمع می کند،و بعد از خانه تکانی و آب و جاروی حیاط،خودش را حسابی تر و تمیز می کند.
در هیچ جای حکایت،خبری از ناشتایی خوردن خاله پیرزن نقل نشده است.آیا اودچار ثقل سرد است و اشتها برای خوردن صبحانه ندارد؟آیا دچار وسواس بیمارگونه است و برای خوردن صبحانه وقت ندارد؟هیچکدام از قصه گویان به این موارد اشاره نکرده اند وبر مبهمات جامعۀ بشری در رابطه باافسانۀ عمو نوروز افزوده اند.با این حال شواهد،بر ثقل سرد صحه می گذارد و وسواس را رد می کند:چرا که می بینیم خاله پیرزن پس از آب و جاروی حیاط،به خودش می پردازد:سر و دست و پایش را حنای مفصلی می گذارد و هفت قلم،از خط و خال گرفته تا سرمه و سرخاب و زرک آرایش می کند.اینجاست که وجدان بیدار جوامع بشری به درد می آید و لزوم وارسی خانۀ خاله پیرزن های تاریخ را برای یافتن زمینه های وقوع فساد و اعمال مجرمانه به جوامع بشری یاد آور می شود.به یاد بیاوریم که خاله پیرزن،در منزل(که طبعاً فاقد وسایل استریل و مجوز وزارت بهداشت است)خط و خال می گذارد که بی شک امری غیر بهداشتی است و به مراکز دارای پروانۀ کار نیاز دارد.دراینجا معضل مهم دیگری نیز رخ می نماید:آیا حنای خاله پیرزن بهداشتی و دارای پروانه ساخت و مهر استاندارد از سوی وزارت بهداشت و درمان و آموزش پزشکی زمان خود است و یا مستقیماًاز سوداگرانی که از چین و ماچین کالاهای قاچاق و غیر استاندارد وارد می کنند تهیه شده است؟راویان افسانه ها متاسفانه در این مورد اطلاعاتی ارائه نمی دهند.سپس شاهد صحنۀ دیگری هستیم:خاله پیرزن پس از پوشیدن یل ترمه و تنبان قرمز وشلیتۀ پرچین،مشک و عنبر زیادی به سر و صورت می زند که بی شک باعث پدیداری نوعی سردرد کششی و نیز اگزمای احتمالی می باشد. آیا توجه به این نکته که خاله پیرزن بعد از همه این کارها،در یک سینی قشنگ و پاکیزه،سفرۀ هفت سین می چیند و در یک سینی دیگر،هفت جور میوۀ خشک و نقل و نبات می ریزد،می تواند نشانه ای از توجه او به الگوی زندگی و الگوی تغذیه ای سالم(با توجه به ارزش بالای غذایی میوه های خشک و برخورداری آنها از انواع ویتامینها)باشد؟فراز تراژیک افسانۀ عمو نوروز بر این احتمال مهر ابطال می زند و تن هر تنابنده ای را به قاعدۀ 9 درجه در مقیاس درجه ریشتر می لرزاند: خاله پیرزن طی اقدامی تاسفبار و دهشتناک ،منقل آتش می کند و به شیوه ای مذبوحانه،اقدام به آوردن قلیان و گذاشتن آن دم دستش می نمایدو می نشیند پای حوضچۀ فوّاره دار دم باغچه اش چشم به راه عمو نوروز.اما خوشبختانه پلکهایش سنگین شده و یواش یواش خواب به سراغش می آید و کم کم خرناسش می رود به هواو از انجام عمل شنیع و زشت کشیدن قلیان باز می ماند.کارشناسان، گمانه های متفاوتی را در زمینه پدیداری این خواب بی موقع خاله پیرزن(با رویکرد به خرناس نامبرده) ارائه می دهند.برخی آن را نشانه دپرشن می دانند و می گویندکه خاله پیرزن سالمند است و به دلیل فرسودگی بخش های مختلف سیستم عصبی،قادر به انجام واکنش های مناسب عاطفی نیست و از این رو زمینه های دپرشن در او فراهم است.بی شک شوق خاله پیرزن برای دیدن عمو نوروز،این گمانه را باطل می کند.گروه دیگری بر آنند که خاله پیرزن به آرترز(یک اصطلاح کلی برای درد و التهاب مفاصل که به دنبال تخریب و تحلیل غضروفها پدید می آید) مبتلاست.این گروه بخصوص به ابتلای نامبرده به آرترز زانو تاکید دارند.این افراد معتقدند که نامبرده به توصیه های پزشکان مبنی برعدم انجام یکباره و بدون وقفۀ کارها توجه نکرده است.امروزه معمولاًخانمها اعمالی را که خاله پیرزن در ساعات اولیۀ صبح انجام داده است،در طی یک هفته انجام می دهند و برای این امر از زهرا خانوم و آقای نوروزی و همسر گرامی نیز کمک می گیرند.از این رو،این احتمال بیشتر است که خاله پیرزن به انجام نادرست کارهای خانه پرداخته وباعث وارد آوردن فشارمکانیکی بیش از حد به ناحیۀ گردن و زانو و ستون فقرات شده و به تشدید آرترز مبتلا گشته است.همچنین امتناع او از خوردن ناشتایی بخصوص لبنیات و مواد حاوی کلسیم و ویتامین د به بحران سلامتی نامبرده افزوده و باعث شده پیش از آمدن عمو نوروز به خواب رفته وخروپف کند که این پدیده(خروپف)نیز شاهد دیگری بر بی توجهی نامبرده به الگوی زندگی سالم به علت برخورداری از وزن بالا(بالای 75 کیلو)می باشد.در این بین می بینیم که عمو نوروز از راه می رسد و دلش نمی آید پیرزن را بیدار کند .یک شاخه گل همیشه بهار از باغچه می چیند و رو سینۀ او می گذارد و می نشیند کنارش .سپس برخوردی فاجعه آمیز نموده و در طی عملیاتی مذبوحانه،از منقل یک تکه آتش برداشته و سر قلیان گذاشته و چند پک به آن می زند و به این وسیله زمینه آلودگی محیط زیست و سوراخی لایۀ ازن و ابتلای خود به انواع بیماریهای خانمانسوز گوارشی و تنفسی از قبیل برونشیت و آسم و عفونت های گوش و حلق و بینی را فراهم می سازدو خویشتن را در معرض پوکی استخوان قرار می دهد.آیا این امر نشانه ای از ممنوعیت استفاده از قلیان در اماکن عمومی آن روزگار نیست؟به یاد بیاوریم که اگر عمو نوروز امکان استفاده از قلیان در قهوه خانه ها را داشت،خانۀ خاله پیرزن را برای انجام این عمل شنیع انتخاب نمی کرد.بخصوص این که وقتی او می رود،تازه آفتاب یواش یواش پهن می شود و پیرزن بیدار می شود و می بیند ای داد بیداد همه چیز دست خورده و عمو نوروز آمده و رفته.این است که چاره را در این می بیند که یک سال صبر کند تا باز عمو نوروز از سر کوه راه بیافتد به سمت شهر.می گویند این ماجرا هر سال تکرار می شود و آخرش هم خاله پیرزن نمی تواند او را ببیند.این ندیدن مکرر علیرغم تلاشهای هر سالۀ خاله پیرزن ،یک بار دیگر بر اقدامات پیشگیرانه در ارتباط با آرترز و لوازم آرایش غیر بهداشتی و ثقل سرد و قلیان تاکید می کند و هشداری است برای جامعه بشری در راستای این که توصیه های بهداشتی را جدی بگیرد تا عیدش مبارک ونوروزش پیروز باشد.
نظرات (33)
اي نشاط نوبهـــــاران از گــــــــل روي شما
خرّمي بچه محل و ساكن كــــــــــوي شما
چون پيامكهـــــــا سقط گشتند اينك با كامنت-
مي فرستم شاد باش خويش را سوي شما!
سال نو بر شما و عزيزانتان مبارك باد
ارادتمند:بوالفضول
Posted by بوالفضول الشعرا | March 28, 2010 5:16 PM
سال نو مبارک بی بی :دی
Posted by صراحی | March 28, 2010 9:19 PM
سلام، سال نو مبارک!امسال یکی از معدود!! ولی بهترین عیدیایی که من گرفتم،اس ام اس دوستم بود مبنی بر اینکه شما از لینکی که اون به مطلب بهارانه ی من داده ،سر صفحه ی ما منت گذاشتین و نه تنها خوندینش،بلکه ازش تعریف هم کردین!! قدم تون مثل قلمتون سبز و پاینده خانوم صدر.لطف کردین.
این مطلب هم عالی بود،همین جوری در قالب شوخی متوجه شدم چقدر راجع به این دو تا نماد چیزی نمی دونستم!
Posted by یوهو! | March 29, 2010 12:41 AM
سلام و نوروزتان مبارک.
کتاب طنز وبلاگی را عید فرصتی شد که خواندم دستتان درد نکند .ان شاه الله روزی چاپ شود. فقط چند غلط املای داشت درمتن خود شما .که اگر لازم می دانید برایتان بنویسم؟
موفق باشید.
Posted by حامد بذرافکن | March 29, 2010 1:27 PM
سلام
سال نو مبارك و پر از خنده و گل و شادي
Posted by ققنوس خيس | March 29, 2010 6:01 PM
[گل] [گل] [گل] [گل] [گل]
آیا برای سیزده به در , تدارک لازم دیده ای دوست من
مردم ایران روز سیزدهم فروردین، به مکانهای طبیعی مانند پارکها، باغها، جنگلها و
ماطق خارج از شهر میروند. این مراسم سیزدهبهدر نام دارد. [گل]
[گل] ** خداوند نگهدار ایران باد ** [بدرود]
Posted by afshin | March 30, 2010 11:50 AM
سال نو می آید و من پیش بینی می کنم
مشکلات امسال از مردم گریزان می شود ...
سلام.
سال نو مبارک...
با پیش بینی اتفاقات سال نو به روزم
Posted by سوزن الشعرا | March 30, 2010 7:21 PM
بازگشت پدر صاحب بچه از جايي که عرب ني انداخت
وبلاگ مرغ همسايه بعد از 11 ماه به روز شد
Posted by پدر صاحب بچه | March 30, 2010 10:17 PM
سلام .
سال نو مبارک .
وب بسیار جالبی دارین . موفق باشین .
Posted by قطره | April 1, 2010 2:31 PM
قبل عید یه سلامت خریدم به خاطر ویژه نامه طنزش،بعد تو تاکسی جا گذاشتم،دوباره فرداش یکی دیگه خریدم،بعد اصفهانی باشه آدم و بیاد ببینه همه مطالبشونو تو نت هم گذاشتن :دی
Posted by خران دو عالم | April 2, 2010 7:07 PM
با سلام
دو غلط املایی موجود در متن خود شما:
صفحه 45 ،خط 15 :لنز به جای طنز و همه به جای هم آمده.
صفحه 119، خط 13:وبلاگ هیا به جای وبلاگ های امده.
واین غلط شاید در خود وبلاگ بوده:
صفحه63 پاراگراف دوم،خط 7 ابوکیهان به جای ابو ریحان امده است.
با احترام.
Posted by حامد بذرافکن | April 3, 2010 10:37 AM
سلام
خوب شد به هم نرسیدند وگرنه مثنوی هفتاد من کاغذ می شد
برای انها که نمی دانند
با معمایی بی ادبانه به رزوم
Posted by روزنامه نگار نحس | April 3, 2010 11:55 AM
درود علیکم بما طنزتم فی الکتاب الطنز البیوبلاگی دات کام ، یا رو یا جان !
انا خواندم و اَبکی ...هی اَبکی ...اَبکی فی الحال الطنز و الکتاب الطنزکی فی المملکت و مسیولان نشر و مجوز آبکی !
به یاد طنزالله مان افتادیم آنجا که دست ها را بالا برویم و رو به خدا گفتیم :
بی کسب مجوز بنویسید کتاب
بی دلهره طنزی بسرایید شما
یه وقت غمگینش نشی ها ! ما باهاتیم ، مثه خنده ، رو لباتیم ، رو ی شیشه عینکاتیم !
Posted by زهرادری | April 3, 2010 4:57 PM
سلام
سال نو شما مبارک باشه. امیدوارم سال خوبی و بی جنگ اعصابی رو پیش رو داشته باشین.
من به تازگی وختی گذاشتم و سر فرصت و با فراغ کامل کتاب طنز در وبلاگستان شما رو مطالعه کردم!
فوق العاده بود! خواستم بگم من تازه متوجه شدم که حاصل چه زحمتی از شما زیر تیغ ممیزی راه به چاپ نبرد. یک اثر بی نظیر و بسیار بدیع و پایه!
تاسف خوردن دردی از ما دوا نمی کنه.
راستش خوندن کتاب شما ایده ای رو در من از خواب بیدار کرد و اون این بود که برای جامعه ی پزشکان وبلاگستان که تعداشون هم کم نیست یک کار این چنینی انجام بدیم. اما نمی دونم از کجا باید شروع کرد. اگر لطف کنین و من رو راهنمایی کنین واقعا ممنون می شم.
Posted by آدمیزاد | April 4, 2010 6:58 AM
ما این کتاب مستطاب تان را برای خواننده های افغانی در وبلاگ خود گذاشتیم. ان شاءالله که دعاهای آن ها با شما خواهد بود.
Posted by کاکه تیغون | April 5, 2010 2:54 AM
سلام و درود
سال نو مبارک صد سال به این سالها
Posted by آرش فرهنگ پژوه | April 5, 2010 8:37 PM
هیچوقت هفته نامه سلامت را نخوانده بودم تا اینکه قبل از عید، خبر آمد که هفته نامه سلامت ویژه نامه طنز دارد. این شد که سراغ این هفته نامه رففم.
همین که ویژه نامه طنزش را دستم گرفتم، لذتش را بردم چه برسد به این که بخوانمش.
Posted by مهدی آریان | April 6, 2010 9:55 PM
مطلب جالبی دارم....(صدای گریه حضار!!!)
.
.
.
(کلک یاد چی افتادی؟)
.
.
.
سلام خانوم صدر، یه مطلب جالب دیدم که فکر کنم برای جلد دوم طنز وبلاگی خیلی به دردتون بخوره. فعلا معین و مربع باشید!
http://rs906.rapidshare.com/files/372391724/Tojihaate_1_Ghanaari.pdf
Posted by پرنده روی سیم | April 7, 2010 9:28 AM
یه حقیقت تلخ وجود داره این که من تا حالا داستان اصلی این رو نشنیدم!
Posted by ستاره آبی | April 7, 2010 1:29 PM
.
.
سلام استاد
سال نو مبارک
البته با یه تاخیر طولانی
شاد و سلامت باشید.
.
.
Posted by فرزانه مصیبی | April 10, 2010 7:35 PM
سلام بي بي گل
باعرض پوزش و با تاخير سال نو را تبريك مي گويم /هميشه شبز انديش باشد
انوشه زي
Posted by محمد جاويد | April 11, 2010 12:38 AM
معذرت از غلطهاي زيادي ببخشيد تايپي ام
Posted by محمد جاويد | April 11, 2010 12:42 AM
سلام سال نو مبارک از اینکه چراغ طنز را بر روی دکه های روزنامه فروشی روشن نگه داشته اید تشکر می شود!
Posted by روح الله | April 12, 2010 6:20 PM
سلام
فیلتر شده ام
اما همچو ققنوس سوختم و دوباره متولد شدم
Posted by امین | April 15, 2010 3:27 PM
درود
مطالبتون قشنگه
لینکتون کردم با اجازه! یا الله
Posted by بانوی نیمه شب | April 15, 2010 10:07 PM
سلام.
بلاگ شما در وبلاگ كارگروه شعر لينك شد.
اگر دوست داشتيد، به وبلاگ كارگروه لينك بدهيد.
با تشكر!
Posted by كارگروه شعر انجمن نويسندگان كودك و نوجوان | April 18, 2010 5:25 PM
سلام خانم صدر خیلی عالی بود
ولی یه سوال چرا اینقدر دیر به دیر وبلاگتونو به روز میکنید ؟
Posted by یاسمن | April 22, 2010 3:43 PM
هموطن بیاییم صعب روزی را با تک بیت های جیگر خنک کن بگذرانیم !
Posted by عبدالله مقدمی | April 24, 2010 10:39 PM
خانم صدر نوشتن سخت شده... آدم نمي دونه چي رو بايد چه جوري بگه ! چه بايد كرد...
Posted by فرزام | April 26, 2010 8:51 AM
امیدوارم کمک کوچکی کرده باشم در مقابل کار بزرگ شما
اگر مرا از نظرات خود در مورد کاریکلماتورهایم آگاه کنید بسیار ممنون می شوم .
با احترام
Posted by حامد بذرافکن | April 26, 2010 10:52 PM
١-غذاهای حاوی ب12که خانم هاتا50سالگی بدلیل عدم ذخیره دربدن هرروزبایدمصرف کنند
٢-عسل،کسانی که زیادمقابل رایانه می نشینندعسل استفاده کنند
٣-غذاهای حاوی ویتامین ب خطرسقط جنین راکاهش میدهد
۴-معجزه ویتامین ب
۶-غذاهای_محافظ_سیستم_ایمنی_بدن
٧-پیغمبر:استرس ریشه همه بیماری هااست،پزشگان منشاء استرس کم خونی است که مادرهمه بیماری هامی باشد،تنیدگی(فشارعصبی،استرس)سبب سفید شدن موها می باشد
٨- غذاهای حاوی ویتامین ب وعلائم کمبودآن وناراحتی اعصاب،روش های درمان اضطراب
٩-فرمول غذائی،غذاهای حاوی موادشیمیائی ومکمل ها سرطان زا وکشنده هستند
١٠-کم خونی،آنومی،غذاهای خون ساز+یون طلاتنظیم نوسان خون پس حرام برمرد
١١-دارواعصاب (فلوکسیتین و...)قاتلی است درلباس درمان
١٢-تغذیه حاوی ویتامین خطر سقط جنین را کاهش می دهند
١٣-درمان سرماخوردگی وگلودرد
سعدی علیه الرحمه:چهارطبع مخالف سرکش، چندروزی بوندباهم خوش ، چون یکی ازآن چهارشد، غالب جان شیرین برآیدازقالب
امام صادق علیه السلام:ماسردی راباگرمی وگرمی راباسردی وخشگ راباتر وترراباخشگ درمان می کنیم واموررایکسره به خداوامی گذاریم وبه آنچه رسول الله صل الله علیه وآله فرموده عمل می کنیم
١- تغذیه طبع بلغمی(سردوتر)اولویت اول عسل موم دار وشربت عسل
٢-تغذیه طبع سردوخشگ= سودواوی مزاج /یبوستی - وسواسی/الویت اول روغن زیتون
٣-تغذیه طبع دموی(گرم وتر)مردان حجامت ،زنان لیموترش تازه الویت اول
۴-درباره ویتامین ث وسرماخودرگی چه می دانیم/9
۵-غذادرمانی دردهای رایج زنان ازجمشیدخدادی
١-هم آغوشی = فطرت(روان شناسی)بانوان/
٢-روش لذت بردن دردوره عقدبستگی/
3-تیپ خانم هادرکلام امام معصوم اول ،زیبائی وتناسب اندام
4-نامزدی،خواستگاری،ازدواج،معیارانتخاب همسر
5-دردهای قاعدگی ، دانستنی های نازائی وبارداری ونظریه های رشدکودک وغذای بارداری درتحلیل کتاب ریحانه بهشتی
6-احادیث زناشوئی ومعاشقه
٧-واپس نزدن امیال جنسی همدیگروزمان های انجام،گشاد،کوتاه پاجمع تنگ ودرازکشیده
٨-تغذیه افزایش قوه باه،میل جنسی،اسپرم،منی،شهوت
٩-هرخانمی روزانه باید7000کلمه معادل ١ساعت حرف بزند
٠- جدول جریانی سو(تصمیم )گرفتن به سوی سلامتی
Posted by زیتون | April 30, 2010 10:25 AM
سلام خانم صدر
دوسالی است که شدیدا!! دنبال کتاب بیست سال طنز شما هستم ولی به هیچ وجه پیدا نمیشود.انتشاراتش گفته امسال هم در نمایشگاه کتاب عرضه نخواهد شد.لطفا پیگیری فرمایید تا شرایط تجدید چاپ این کتاب فراهم گردد.ممنونم
Posted by عمار | May 1, 2010 11:19 AM
قرار نبود این ایمیل را باز کنم.ولی....[ناراحت]
Posted by فرید صلواتی | May 8, 2010 12:12 PM