بنا بر گزارشهای رسیده(به نقل از سایت پرچم)محمد رضا گلزار و محمود احمدی نژاد در نهاد ریاست جمهوری در زمینه رفع مشکلاتی که این هنرمند معروف جهان پسامدرن معاصر با آن مواجه شده است،با پادرمیانی و حضور اسفندیار رحیم مشایی ملاقاتی داشته اند.خبرنگار ما،گزارشی از این ملاقات مهم و استراتژیک تهیه کرده که می خوانید:
ملاقات محمود احمدی نژاد و محمد رضا گلزار در حالی پشت درهای بسته انجام شد که اسفندیار رحیم مشایی به عنوان مترجم در این نشست حضور داشت.بنا بر گزارشهای رسیده،چنان جو سنگین و گرمی بر فضای مذاکرات حاکم بود که تا چند لحظه گلزار پلک نزد و سراغ عینک جوشکاری را گرفت واحمدی نژاد عاقبت به سخن آمد و گفت:"اسفندیار،قربونت،درز اون پنجره رو یه کم وا کن." در طی این گفتگوی صمیمی در حالی که عقربۀ ساعت جلوی چشمان نگران حاضرین و ناظرین، به طرز ناجوانمردانه ای حرکات اغتشاش آمیز انجام می داد و دقیقه ها و ثانیه ها را تهدید به نابودی می کرد،احمدی نژاد اظهار داشت که به هنر و هنرمندان بسیار علاقه دارد وفکر می کند حیات طیبه الهی و انسانی در کل زمین دیر یا زود برقرار می شود و هنر بخش مهمی از فرهنگ و تمدن و نانوتکنولوژی و بیوتکنولوژی وزراعت و کشت دیم هلو بوده و این آخری از اهمیت خاصی در هنر و جوامع انسانی بخصوص در چنین ملاقاتهای مهم و تعیین کننده ای برخوردار است.
احمدی نژاد در پایان این دیدار،اعلام کرد که این اجلاس در شرایط حساسی از تاریخ بشر اتفاق افتاده است.چرا که امروز حرکت تاریخی انسان در یک نقطه عطف قرار دارد و در برابر زورگویان دنیا،یک نهال نورس و باطراوتی شکل گرفته است که دیدنی است...او همچنین نتیجۀ مذاکرات را سازنده ارزیابی کرد و گفت:"گفتم که من هم در راستای ارزیابی ذخایر فرهنگی و اندیشه ای و توانمندی های بیکران ملت عزیز ایران مایلم آقای گلزار را ببینم و آقای مشایی صلاح نیست به تنهایی این امر مهم را انجام دهند.قرار شد آقای گلزار اگر موارد دیگری دارند بیاورند ما زیر و بالا و پایینش را قشنگ بررسی کنیم تا همه جانبه تصمیم بگیریم."وی همچنین، از کسانی که مبانی فکری و ارزش های فرهنگی ما را مورد هجمه قرار داده اند انتقاد کرد و ضمن رو به افول دانستن نظام مادی دنیا و کهکشانها،از جهانیان، خواهان معنویت وانسانیت وامانتداری وعدالت و رفع مشکلات محمدرضا گلزار شد.
در پایان این دیدار همچنین اسفندیار رحیم مشایی اظهار امیدواری کرد که توسط کلیه دستگاههای ذیربط و بی ربط،مسئله پیش آمده برای گلزار بزودی رفع شود و نامبرده دوباره به آغوش ملت عزیز در فیلمهای سینمایی برگردد.وی در ادامه گفت:خوشبختانه ایشان موارد خاصی از قبیل حمایت از یک کاندیدای خاص و علاقه به یک شعار خاص و یک رنگ خاص و یک فکر خاص و یک فرد خاص و یک جهت گیری سیاسی یا فکری خاص و یک نویسنده خاص ویک شاعر خاص و یک آهنگساز خاص و یک فیلمساز خاص ندارد ،که نیاز به تدابیر خاص داشته باشد و لازم باشد که اجدادش را جلوی چشمانش دراز کنیم بلکه ایشان یک موارد غیر خاص اخلاقی داشته اند که عارف بزرگ ابوسعید ابوالخیردر همین رابطه و کلیه رابطه های دیگر می گوید که گر مرد رهی، از پای فتاده سرنگون باید رفت . بنابراین به نظرم دستگاه قضایی غلط می کند برخورد کند ...
در انتها،محمد رضا گلزار نیز از توجه ویژه رییس جمهور به هنر اظهار شعف کرد و در میان بدرقه گرم حاضرین،ساختمان پاستور را ترک نمود...
نظرات (21)
سلام عزیز
راه آفتاب وبلاگی است نقل قول کننده.
سیاسی و بی منظور(!!)
لینکش کردی و خبر دادی لینک خواهی شد.
Posted by مهدی | October 5, 2009 9:29 AM
دیشب که خبرو خوندم؛ به نظرم رسید چه سوژهی بکریست ها!
Posted by فاضل ترکمن | October 5, 2009 12:02 PM
كاش بهتر و جالبتر مي نوشتيد لااقل
هيچ مضموني نداشت
Posted by محسن | October 5, 2009 3:13 PM
آمدیم،تشریف نداشتید!
راستش انتظار مطلب بهتری رو داشتم.
Posted by pirbornash | October 5, 2009 10:18 PM
با احترام، بنظر میآيد که زياد سر دماغ نبودهايد. به اميد دفعه بعد.
Posted by رکگو | October 5, 2009 11:09 PM
خوب بود بی بی جان. یکم خاص که بنویسی داد همه در میاد!
Posted by Anonymous | October 5, 2009 11:33 PM
یاد باد آن معنویت یاد باد
Posted by کاکه تیغون | October 6, 2009 12:37 AM
من این روزها یاد گرفته ام که از هیچ چیز نباید تعجب کرد .
سرسنگین شده اید .
خوب باشید .
میس شانزه لیزه
Posted by جزيره در کهکشان | October 6, 2009 4:19 AM
اينجا يك كلاس طنزنويسي مجازيست.....فوق العاده بود استاد
Posted by توهمات يك آميب 45 كروموزومي | October 6, 2009 4:09 PM
بسيار خوب...
اينجا خونه ي اميد همه طنز نويساست
Posted by شاغلام بازيافت شده | October 6, 2009 9:25 PM
سلام خانم صدر
واقعاً ايشان با اين ديدار معضل بزرگي را از ملت ايران حل كردند
قلمتان پايدار
Posted by محمد جاويد | October 7, 2009 1:12 AM
در پايان اين نشست رئيس جمهور اعلام كرد كه اظهاراتش را در باره اعطاي لقب هلو به لنكراني پس گرفته و طي مراسمي رسمي اين لقب را به گلزار اهدا كرد.
Posted by طاها | October 7, 2009 9:49 AM
سلام
چند دقیقه قبل شبیه این متن را در سایت آینده خواندم
طنزهای آنجا را شما می نویسید؟
Posted by فرزانه | October 7, 2009 12:36 PM
انصاف داشته باشين . چرا گلزار بايد بذاره درست توي اين شرايط به ديدار اين آدم بره ؟ چرا هيچ كس به اين فكر نمي كنه كه شايد گلزارو با ناز و نوازش !!!! از نوع دولت دهميش بردن به اين ملاقات . تا حالا چيزي از سوء استفاده تبليغاتي شنيدين ؟ يه كم فكر كنين . عقلتونو به كار بندازين . به قول معروف آش نخورده و دهن سوخته . به نظر من گلزار مردمو نفروخت اين مردم هستن كه چيزي نمي دونن و دارن مفت مي فروشنش . اين بيچاره كه نمي تونه حرفي بزنه . حداقل شماها فهم داشته باشين . واقعيتو بفهمين .
Posted by من | October 8, 2009 1:36 AM
نوشتتون خیلی قشنگ بود. اشاره های خیلی ظریفی داره به تمام جوانب ماجرا!فقط من نفهمیدم این مشایی اون وسط چیکار میکرد.البته ایشون رو سر آقای ا.ن جا دارن!
Posted by ظریف | October 8, 2009 9:21 PM
دوست خوب و عزیزم
با سلام و عرض ادب ، سری بیست و یکم کاریکلماتورهایم به نام « تلخ وشیرین ، گاهی ملس» به روز شد.
مخلص شما حسین ناژفر
Posted by حسین ناژفر | October 10, 2009 11:11 AM
خيلي رديف بود . مخصوصاً داستان عقربه هاي اغتشاشگر ساعت D:
Posted by م.ن | October 10, 2009 4:16 PM
بازهم سلام و اینبار طنزنوشته اتان رنگ سینمایی داشت. کلی خندیدم اولی صبحی. از کامنت شما هم متشکرم در وبلاگم. شما را در فیس بوک به جمع دوستانم فراخواندم امید که بپذیرید. در فیس بوک این نوشته را میگذارم در جمع دوستانم...
Posted by وحید فرازان | October 13, 2009 8:47 AM
خدا رو خوش نمي ياد . بنده خدا گلزار . شك ندارم كه با پاي خودش نرفته . به عبارت ديگه نرفته بلكه برده شده . بعد از اين همه وقت ممنوع الكاري چرا بايد بذاره توي اين شرايط بره سراغ اين آدم ؟!!! اين روزا خيليا مجبورن سكوت كنن .
Posted by Anonymous | October 13, 2009 11:08 PM
بی نظیر بود
بی تعارف عرض میکنم
شرمنده که با تاخیر عرض میکنم.
Posted by آس خاج | October 25, 2009 10:03 AM
از سوی دیگر خبرگزاری ایسنا گزارش نموده است ، آقای مشائی در راستای ایجاد تعامل بین هنر مندان و نهاد ریاست جمهوری ، شخصاَ محمد رضا را تا ( دمِ در) همراهی نموده بطوری که اطرافیان متوجه نشوند، از آقای گلزار خواسته است ، در صورتی که سایر هنرمندان نیازی به استمالت! و یا . . . . هر چیز دیگری بود شما به من بگو . . . حلــــــــــــــه !! البته من خودم هم نفهمیدم از کجا متوجه موضوع شدم؟!؟!
به هر حال دوستا و مدیریت محترم وبلاگ ! در همین زمینه و با موضوع عادل فردوسی پور و امنیت ملی. . . نکات قابل تأملی به عرض خواهد رسید. آدرس هست ، بفـــــــــررر ما. http://karimostadi.blogfa.com
Posted by کریم استادی | December 11, 2009 1:09 AM